سال ها بعد

سال ها بعد ...

قرار نیست اتفاقی بیوفتد !

نه در آغوش دیگری غلت می زنم

و نه سر کسی دیگر را

روی شانه هایم نگه می دارم !

سال ها بعد ...

من در گوشه ای از این دنیا

در یک خیابان

دست در جیب ، پیاده روی می کنم

و مدام یک آهنگ را زیر لب زمزمه ...

سال ها بعد ...

من همینم که می بینی ...

عصبی ، غیرقابل تحمل و یخ !

یخ تر از هرموقع

سال ها بعد ...

هنوز هم به یادت میفتم

و نمی دانم تو کجایی

چه می خوری ، چه می پوشی

و با چه کسی " هم عشق " شده ای !

سال ها بعد ...

من پشیمانم

چون دیگر هیچ کس را

اندازه تو دوست خواهم نداشت

و تو هم بی شک تنهایی

چون باز هم دیگر کسی تو را

اندازه من دوست نخواهد داشت

سال ها بعد ...
دیدگاه ها (۳)

هیچ صداییشبیه تو نیست کاش صدایم نمی کردی ...

دیگر با صدای بلند نمی خندمبا صدای بلند حرف نمی زنمدیگر گوش ن...

من از آغاز عمرم در قفس بودممرا از حبس و زندان نترسانیدمن آدم...

من زخم های بی نظیری به تن دارماما تو مهربان ترینشان بودیعمیق...

گفته اند مستی و راستی، و راست گفته اند. در منتهی الیه مستی و...

عشـق تحقیر شده 𝐏𝐚𝐫𝐭 𝟒︵᷼⏜۪۪۪︵۫۫۫ʾ۪۫ׄ︵᷼︵᷼⏜۪۪۪︵۫۫۫ʾ۪۫ׄ︵᷼⏜۪۪۪︵‌‌...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط