لا یزال التحدیق فی عینیک
لا یزال التحدیق فی عینیک
یشبه متعة إحصاء النجوم فی لیلة صحراویة...
ولا یزال اسمک
الاسم الوحید "الممنوع من الصرف" فی حیاتی..
لا تزال فی خاطری
نهراً نهراً.. وکهفاً کهفاً.. وجرحاً جرحاً...
وأذکر جیداً رائحة کفک..
خشب الأبنوس والبهارات العربیة الغامضة
تفوح فی لیل السفن المبحرة إلی المجهول...
... لو لم تکن حنجرتی مغارة جلید،
لقلت لک ...شیئاً عذباً
یشبه کلمة "أحبک" ..
همچنان خیره شدن به چشمانت
شبیه لذتِ شمارش ستارگان
در شبی کویری ست ..
و همچنان نامت
در زندگی ام تنها نامیست که
"ممنوع از باز نشانی ست"
در یادِ منی همچنان..
رود رود
غار غار
و زخم زخم
و خوب به یاد میآورم
عطر دستانت را،
چوبهای آبنوس
و ادویههای عربیِ مبهم
پراکنده در شبِ کشتیهایِ
سفر کرده به نامعلومها ...
اگر نبود حنجرهام غاری کولاک شده،
به تو میگفتم سخنی شیرین
شبیه به کلمهی "دوستت دارم"...
#غادة_السمان #ترجمه: #سعید_هلیچی
یشبه متعة إحصاء النجوم فی لیلة صحراویة...
ولا یزال اسمک
الاسم الوحید "الممنوع من الصرف" فی حیاتی..
لا تزال فی خاطری
نهراً نهراً.. وکهفاً کهفاً.. وجرحاً جرحاً...
وأذکر جیداً رائحة کفک..
خشب الأبنوس والبهارات العربیة الغامضة
تفوح فی لیل السفن المبحرة إلی المجهول...
... لو لم تکن حنجرتی مغارة جلید،
لقلت لک ...شیئاً عذباً
یشبه کلمة "أحبک" ..
همچنان خیره شدن به چشمانت
شبیه لذتِ شمارش ستارگان
در شبی کویری ست ..
و همچنان نامت
در زندگی ام تنها نامیست که
"ممنوع از باز نشانی ست"
در یادِ منی همچنان..
رود رود
غار غار
و زخم زخم
و خوب به یاد میآورم
عطر دستانت را،
چوبهای آبنوس
و ادویههای عربیِ مبهم
پراکنده در شبِ کشتیهایِ
سفر کرده به نامعلومها ...
اگر نبود حنجرهام غاری کولاک شده،
به تو میگفتم سخنی شیرین
شبیه به کلمهی "دوستت دارم"...
#غادة_السمان #ترجمه: #سعید_هلیچی
۲.۷k
۲۲ خرداد ۱۳۹۹
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.