حکایت رفاقت حکایت سنگهای کنار ساحله

حکایت رفاقت حکایت سنگهای کنار ساحله …
اول یکی یکی جمعشون میکنی تو بغلت
بعدشم یکی یکی پرتشون میکنی تو آب ؛
اما بعضی وقتا یه سنگهای قیمتی گیرت میاد
که هیچ وقت نمیتونی پرتشون کنی …


همیـشـــــــہ شاد باشید ✅ دوستای با معرفتم
ممنونــــم بخـاطر پســت زیبـــــــاتون

ممنونـ آبجی مریمی گل و مهربون
دیدگاه ها (۱۳۴)

آاااااه #کربـــلا 🌾 نیمـه شـب شــد،شــب خودش هم مدتی خوابیده...

#مهـــــدے_جـــــان 🌻 شادی و شعف بجای غم می آیدرحمت عوض ظلم ...

حکایت رفاقت حکایت سنگهای کنار ساحله …اول یکی یکی جمعشون میکن...

حکایت رفاقت حکایت سنگهای کنار ساحله …اول یکی یکی جمعشون میکن...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط