رمان شوتو
رمان شوتو
پارت 9
هر چقدر سعی کردم نتونستم از روم بلندش کنم
تا به خودم اومدم دیدم شوتو همونجوری خوابش برده ساعت 6 بود که زنگ در خورد
ا/ت: شوتو پاشو دارن زنگ درو میزنن
بلاخره از روم پاشد و در حالی که داشت سمت در میرفت گفت: کیه؟
-منم شوتو درو باز کن
شوتو: فویومی برو خونه در رو روت باز نمی کنم
-هه؟ باشه بابا فهمیدم فهمیدم
و بعد برگشت
ا/ت: کی بود؟
پارت 9
هر چقدر سعی کردم نتونستم از روم بلندش کنم
تا به خودم اومدم دیدم شوتو همونجوری خوابش برده ساعت 6 بود که زنگ در خورد
ا/ت: شوتو پاشو دارن زنگ درو میزنن
بلاخره از روم پاشد و در حالی که داشت سمت در میرفت گفت: کیه؟
-منم شوتو درو باز کن
شوتو: فویومی برو خونه در رو روت باز نمی کنم
-هه؟ باشه بابا فهمیدم فهمیدم
و بعد برگشت
ا/ت: کی بود؟
۲.۴k
۰۴ فروردین ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.