جان پس از عمری دویدن لحظه ای آسوده بود

جان پس از عمری دویدن لحظه ای آسوده بود
عقل سرپیچیده بود از آنچه دل فرموده بود

عقل با دل رو به رو شد صبح دلتنگی بخیر
عقل بر می گشت راهی را که دل پیموده بود
دیدگاه ها (۳)

پاییز هم گذشت و زمستان فرا رسیداز ما گذشته است تو هم بگذر ای...

دوست داشتن از عشق برتر است !عشق یک جوشش کور است و پیوندی از ...

اگر جای مروت نیست با دنیا مدارا کنبه جای دلخوری از تنگ ؛ بیر...

پشت روز روشنم، شام سیاهی دیگر استآنچه آن را کوه خواندم، پرتگ...

بعضی لحظه ها هست که هیچ مقدمه ای نمی خوان.یه نگاه.یه تصویر و...

✋سلام و صبح بخیر امام زمانم!✋سلام و صبح بخیر امام زمانم!?آقا...

.𝐈 𝐋𝐎𝐕𝐄 𝐘𝐎𝐔تـــــو را آرزو نخواهم کرد‌ ،هیچ وقت !تــ.ــو را ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط