غم ها پا دارند نمی شود ازشان فرار کرد

غم ها پـا دارند ، نمی شود ازشان فرار کرد
دنبالت می کنند،
آنقدر دنبالت میکنند که نهایتا می افتند به کوچه ی فرعی ضمیر ناخود آگاهت ،
میرسند به خواب هایت
وای از آن روز که مسیر خواب هایت را یاد بگیرند
وای از آن روز که بفهمند در سرت آرزوهای قشنگ داری
دلت میخواهد سرت را بگذاری روی پاهای غم
تا برایت مهربانی کند
تا یادت برود هیچ چیز جای هیچکس را پر نمیکند ،
امــا غمها مهربانی کردن نمیدانند
شک ندارم که غم ها پا دارند.
غم ها مثل آدم ها نیستند که بشود گذاشتشان و گذشت.
غم ها دنبالمان می آیند؛
حتی گاهی زودتر از ما به مقصد می رسند...
غمها لعنـتی اند باید دورشان زد ... !
دیدگاه ها (۱)

شاید دیر شود !به هر دلیلِ ندانمی!شاید ، همین حالا که یادش در...

.همیشه برای من سوال است که چرا همه ی آدم ها از یک تقویم مشتر...

باز باران با ترانه... باز ماندن، بی بهانه ...باز اشکها، دان...

#کتابخانه_نسل_نو@alefsafaieﮔﺎﻩ ﺑﺎﯾﺪ ﮐﻤﯽ ﺑﺮﺍﯼ ﺧﻮﺩﺕ ، ﺍﺯ ﺑﺪِ ﺭ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط