P18

ویو هانا
+نمی‌خوای تمومش کنی؟
بین بوسه هاش گفت
-اوممم(بوس) عالیه
+(نفس نفس)
یه لحظه دست از بوسیدن برداشت
-نفس تازه کن
+بس کن
یهو بلند شد منو برد روی تخت کنارم دراز کشید
-من هنوز سیر نشدم
+من نمی‌دونم این کار درسته یا نه از حسم بهت مطمعن نیستم
-عاشق خودم میکنمت نگران نباش
+اوف
-الانم بهتره بخوابی حالا که مطمعن نیستی
روشو برگردوند اون طرفو خوابید
احساس کردم ناراحت شد
انگشتمو آروم زدم به پهــل‍ــو لخ‍ـ#تش
+هی بیداری؟
هیچ صدایی ازش نیومد
+هی کوک‍
یهو رعدو برق زد
+هن(گوشاشو میگیره)
-هانا؟میترسی؟
+خیلی
منو گرفت تو بغلش
-آروم باش من اینجام(منم میخامم)
+اوهوم
خیلی راحت تو بغلش خوابیدم

(۸صبح)
با صدای شدید بارون از خواب بلند شدم
به دورو برم نگاهی انداختم
+جونگکوک رفته؟
رفتم دستشویی کارای مربوطه انجام دادم و رفتم پایین
نه مثل اینکه واقعا رفته . از اونجایی که امروز جمعه بود تصمیم گرفتم به نینا زنگ بزنم
+الو گراز؟
∆الو(خوابالود)
+خواب بودی؟
∆اره
+امروز چیکاره ای؟
∆امروز کار دارم
+چیکار؟
∆قرار دارم
+با کی؟
∆مینهو
+مینهو همکارممم؟
∆اره
+خاک تو سرت از کی؟
∆یه هفته ای میشه
+واییی لی لی لی لیبی
∆لی لی لی لیی دیشتیرین دی دین ماشالا
+ولی حیف شد امروز باهم نیستیم خیلی وقته بیرون نرفتیم
∆ارههه قرارمو کنسل کنمممم؟
+نهه الاغ برو
∆ای به چشم
+راستی
∆چی؟
+منم یه جیگر طلا پیدا کردم
∆کیههه؟
+تو چیکار داری یه نفره دیگههه
∆چطورر؟
+بهم اعتراف کرد
∆واییی،تو چی گفتی؟
+گفتم مطمعن نیستم
∆خاک تو سرت رد نکنیاااا
+خب حالا توهممم
∆خب فعلا بای مین هو پشت خطه
+اوووو
و بعد قطع کردم
رفتم آشپزخونه یه شکلات برداشتم گذاشتم دهنم
رفتم نشستم رو مبل و به کوک زنگ زدم

بسه تونه همینقدر
ایشش
دیدگاه ها (۳۳)

P19

P20

P17

یکم از خودتون بیو بدین

Police and lovePt15ویو مینهو سه تا پیام آخرش مال همین دیروزه...

چند پارتی

جیمین فیک زندگی پارت ۳۱#

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط