ته داشبرد یک تاکسی

ته داشبرد یک تاکسی
اسکناسی بی گوشه ام
که از چشم تمام مسافرها افتاده است...
احساس بلاتکلیف ترین آدم دنیا را دارم
یا قالبم کن
به کودکی، پیرزنی، کوری...
یا بیاندازم به صندوقی و
برو...

#کامران_کامرانی
دیدگاه ها (۱)

بغ کرده نشسته بود گوشه ی اتاقشو ,موهای بلندشو ریخته بود رو ص...

" سه نفر بودند ؛چاقو کشیدندفرار نکردم ... !ایستادمبا مُشت گر...

مطمئنم همه می دانند که باید پنیر و ماست را گذاشت توی یخچال.....

جلوی آینه موهایم را شانه کنم ..روسری آبی ام را بپوشم و آرام ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط