خنده ی بیگانگان دیدم نگفتم درد دل

خنده ی بیگانگان دیدم نگفتم درد دل
آشنایا با تُــو گویم گریه دارد حال من...!

#شهریار

--
دیدگاه ها (۱)

می گویـم امــا درد ِدل سـر بستـه تـر بهتـربغــض گلـــوی مــر...

عاشق‌کشی، دیوانه کردن، مردم‌آزارییک جفت چشمِ مشکی و این‌قدر ...

بیرون زدم از خاطراتت برف می‌آمدمن گریه کردم آخر این قصه را ب...

عاشقی کردنمان هم شده مانند مدرسه رفتنمان...اوایلش هزار ذوق و...

درد دل با کس نگفتمدرد من گفتن نداشت.....خنده بر غم می زدمهر ...

کافیه خدا بخواد......

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط