when he cheats on you......!

when he cheats on you......!
وقتی بهت خیانت میکنه......!
ویو آ.ت
بلند شدم ساعت شیش بود رفتم غذا درست کردم .
شد ساعت هشت .
ا.ت:هوففف ساعت هشته بزار زنگ بزنم
ا.ت :سلام خسته نباشید
منشی :سلام مرسی ممنونم
ا.ت:من صبح آزمایش بارداری دادم
منشی :اسم و فامیلتون
ا.ت :کیم ا.ت
منشی :اومممممممم...... جواب آزمایش شما مثبته تبریک میگم
ا.ت:مرسی ممنون
قعط کرد😂
ا.ت :هوراااااااااا یعنی دارم مامان میشم.(ن داری بابا میشی :/)
ویو آ.ت
غذارو کشیدم رفتم یه لباس خوشگل پوشیدمم(خودتون تصویر کنید:)) )
منتظر بودم‌که تهیونگ بیاد .
ده دقیقه بعد ....
صدای در اومد
ا.ت :سلام
تهیونگ :سلام (سرد)
ا.ت:تهیونگ
تهیونگ:ها چیه باز چی میخوای بگی ؟
قر بزنی که چرا دیر اومدم؟
چون دوست داشتم خانم آ.ت الانم میخوام برم بخوابم
ا.ت:یعنی چی ؟
هروقت میایی نمایی شام بخوری !
نمایی یکم باهم حرف بزنیم ؟
چرا چرا؟
هاااا؟
تهیونگ :ا.ت روی مخ من راه نرو (بلند)
اصلا به تو چه
جلوی چشمم نباش .
ا.ت:باشه میرم (بغض صگییی)
ویو آ.ت
رفتم بالا لباسم رو جمع کردم .
وقتی اومدم پاین تهیونگ رو دیدم که یه دختر بغلشه...!
بدونه هیچ چیزی و هیچ صدای از خونه رفتم حالم بد بود ...!
تا اینکه رفتم خونه یکی از دوستام بورام
ا.ت:سلام بورام (با گریه )
بورام:
خماریییییی خماریییی :)))