سال نو من که نباید اینگونه شروع میشد عزیز جانم

سال نو من که نباید اینگونه شروع میشد عزیز جانم...
الان باید تو را در زندگی ام داشتم سال که تحویل میشد اولین نفری که با او تماس میگرفتم تو بودی و وقتی جواب میدادی آرزو میکردیم امسال هم مانند سال های قبل کنار هم خوب و خوش بمانیم و چشم حسودانمان کور شود...
من الان نباید اینجا بنشینم و به ماهی های قرمز در تنگ خیره شوم
به اینکه خیره شوم به یکی از ماهی ها که مرده و ماهی دیگر خودش را به آب و آتش میزند...
به اینکه تو چرا مانند این ماهی نبودی...
تو چرا وقتی مردنم را با چشمهایت دیدی اصلا ککت هم نگزد
اصلا میدانی سالی که تو شروعش مرا تحویل نگیری و به یادم نباشی
هیچوقت برای من تحویل نمیشود...
کنار هر که هستی و سالت کنار او تحویل میشود خوش باش
یک نفر اینجا بدون تو با چشمهای پر از اشک سالش را شروع کرده است...😭 😢 💔
دیدگاه ها (۱)

کجایی که ببینی امسال در نبودت چه سفره هفت سینی چیده ام...الب...

ولی یه روزی ام میرسه تو کوچه ما هم عروسی بشه...ولی یه روزی ا...

آقا شما فکر کن یک روز یک نفر از راه برسد، همینجوری وسط یک دع...

آخرین لحظه ی این سال کجایی بی مایار باید همه جا پیش عزیزش...

game of love and hate(part 30)

zizi park:اومدم راجب یه موضعی باتون صحبت کنم بچه ها.چرا تو ب...

#𝐖𝐡𝐲_𝐡𝐢𝐦𝐏𝐚𝐫𝐭:𝟕𝟎جونگ‌کوک: تو خودت می‌دونی تهیونگ چه آدم کثیفی...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط