پارت ۲۳ : مریضی ¹
پارت ۲۳ : مریضی ¹
_ هوی کوچولو؟ چویا داری تو تب میسوزی صدامو میشنوی؟
+ د..دی..گر..مه..دار..م..میسو..زم
_ آروم باش میتون بشینی ؟
+ نمیدونم * گریه کردن *
_ چیشده؟
+ درد دارم دلم . سرم . تمام بدنم دلم درد میکنه 🥺
_ صبر کن بزار الان میام
_ رفتن بیرون
* برش زمانی داروخانه *
○ چه کمکی از دستم بر میاد مشکل کجاس ؟
_ بدن درد و تب خیلی بالا داشت حدود ۳ ساعت تو حموم بود آب سرد شده بود تقریبا حالش خیلی بده بدجور ریسک کردم اومدم بیرون
○ مشکلی نیست لیست این دارو ها رو بدین به پذیرش بعد اینکه سعی کنید تبش رو پایین بیارید و اینکه لطفا چند دقیقه صبر کنید باید یه سوالی ازتون بپرسم
_ م..مرسی حتما
* برش زمانی خونه *
_ چیبییییی
+ ولو رو زمین
_ چیشدی
+ مستراب
_ ها؟
+ دشوری داشتم 🤧
_ خب رفتی ؟
+ آره بعد خواستم برگردم خوابم میومد همین جا خوابیدم
* رو زمین دم در اتاق خوابیده بود *
_ چیبی بیا بغلم ببینم
+ نمیخوام * بغض *
_ چرا چیشده؟
+ خب تو هم مریض میشی
_ گور باباش بیا ببینم
+ رفتن تو بغل دازای
_ خب پرنسس برو بگیر بخواب منم بیام دارو بدم بهت
+ باشه
_ رفتن و آوردن دارو ها با پارچه خیس و گذاشتن روی سر چویا
+ ددی
_ جانم؟
+ گلوم درد میکنه
_ خوب میشی پرنسس کوچولو بیا سعی کن این دارو بخوری
+ باشه * خوردن دارو ها به سختی *
_ آفرین چیبی خب بگیر بخواب منم برم
+ ددی بمون من میترسم
_ یعنی چی؟
+ اگه لولو بیاد بخورتم چی 🥺
_ چی بیاد بخورتت؟
+ لولو
_ چویا بچه شدی 👼🏻
+ ددی من میترسم * گریه کردن *
_ باشه باشه فرشته آروم باش بیا بغلت کنم * یه چیزی تو مایه های عکس پارته *
+ باشه ددی
* برش زمانی اتاق خواب _ ساعت ۵:۴۶ صبح *
+ داره خواب هفتاد پادشاه میبینه
_ خب خوبه تبش پایین اومده دیگه گلوشم درد نمیکنه ظاهرا بدن دردشم گفت خوب شده
_ بلند شد که بره آب بخوره
_ سر گیجه عجیب
_ چخبره سرم داره منفجر میشه تف بزار برم دکتر ببینم چخبره
* برش زمانی مطب دکتر *
€ خب آقای محترم مشکل کجاس
_ سرم عجیب گیج میره رو مخه بدجور
€ اتفاق خاصی نیفتاده مثلا ضربه ای چیزی؟
_ چرا تو حموم بودم لیز خوردم حدود تقریبا ۵ دقیقه هم بیهوش بودم انگاری
€ خب پس مشکل اونجاس احتمالا یه صدمه خیلی سطحی دیدید این پماد و این دارو ها رو تهیه کنید
_ خیلی ممنون
* برش زمانی خونه دازای ۷:۱۰ صبح *
+ د..دی کجا بودی * با بغض چشمای خیس نگاه کردن *
_ هیچی رفته بودم دکتر
+ چرا بهم نگفتی
_ خب فرشته خواب بودی دلم نمیومد بیدارت کنم
+ باید بیدار میکردی * داد زدن *
_ چویا عزیزم آروم باش
+ داشتم سکته میکردم بیشور * بغض کردن *
_ بیا بغلم کیوتم
+ رفتن بغلش و دوباره خوابیدن
_ لعنت خیلی خوابم میاد ولی نباید بخوابم اگر چویا به چیزی نیاز پیدا کنه باید حواسم بهش باشه خیلی حساس شده ...
* فلش بک به زمانی که توی داروخانه بود *
○ اینجور که علائم رو توضیح دادید ممکنه خیلی حساس شده باشن سعی کنید زیاد ازشون دور نباشید البته اینا همش حدسیات هست اما پیشگیری کنید بهتره
........
_ تف خیلی خوابم میاد نمیتونم چشام رو باز نگه دارممممم
+ ددی چیشده؟
_ هوم؟
+ هی وول میخوری
_ هیچی بهتری؟
+ اوم اوکیم
_ چویا من باید برم بیرون
+ کجا میخوای بری ؟ * مثل فشنگ پریدن *
_ نکو کوچولو قشنگم میخوام برم مافیا بگم مریضی همین
+ زود برمیگردی ؟
_ نظر خودت چیه فرشته ؟
+ اوکی برو
پایان _ مرسی لایک میکنی 😁🥰💖
_ هوی کوچولو؟ چویا داری تو تب میسوزی صدامو میشنوی؟
+ د..دی..گر..مه..دار..م..میسو..زم
_ آروم باش میتون بشینی ؟
+ نمیدونم * گریه کردن *
_ چیشده؟
+ درد دارم دلم . سرم . تمام بدنم دلم درد میکنه 🥺
_ صبر کن بزار الان میام
_ رفتن بیرون
* برش زمانی داروخانه *
○ چه کمکی از دستم بر میاد مشکل کجاس ؟
_ بدن درد و تب خیلی بالا داشت حدود ۳ ساعت تو حموم بود آب سرد شده بود تقریبا حالش خیلی بده بدجور ریسک کردم اومدم بیرون
○ مشکلی نیست لیست این دارو ها رو بدین به پذیرش بعد اینکه سعی کنید تبش رو پایین بیارید و اینکه لطفا چند دقیقه صبر کنید باید یه سوالی ازتون بپرسم
_ م..مرسی حتما
* برش زمانی خونه *
_ چیبییییی
+ ولو رو زمین
_ چیشدی
+ مستراب
_ ها؟
+ دشوری داشتم 🤧
_ خب رفتی ؟
+ آره بعد خواستم برگردم خوابم میومد همین جا خوابیدم
* رو زمین دم در اتاق خوابیده بود *
_ چیبی بیا بغلم ببینم
+ نمیخوام * بغض *
_ چرا چیشده؟
+ خب تو هم مریض میشی
_ گور باباش بیا ببینم
+ رفتن تو بغل دازای
_ خب پرنسس برو بگیر بخواب منم بیام دارو بدم بهت
+ باشه
_ رفتن و آوردن دارو ها با پارچه خیس و گذاشتن روی سر چویا
+ ددی
_ جانم؟
+ گلوم درد میکنه
_ خوب میشی پرنسس کوچولو بیا سعی کن این دارو بخوری
+ باشه * خوردن دارو ها به سختی *
_ آفرین چیبی خب بگیر بخواب منم برم
+ ددی بمون من میترسم
_ یعنی چی؟
+ اگه لولو بیاد بخورتم چی 🥺
_ چی بیاد بخورتت؟
+ لولو
_ چویا بچه شدی 👼🏻
+ ددی من میترسم * گریه کردن *
_ باشه باشه فرشته آروم باش بیا بغلت کنم * یه چیزی تو مایه های عکس پارته *
+ باشه ددی
* برش زمانی اتاق خواب _ ساعت ۵:۴۶ صبح *
+ داره خواب هفتاد پادشاه میبینه
_ خب خوبه تبش پایین اومده دیگه گلوشم درد نمیکنه ظاهرا بدن دردشم گفت خوب شده
_ بلند شد که بره آب بخوره
_ سر گیجه عجیب
_ چخبره سرم داره منفجر میشه تف بزار برم دکتر ببینم چخبره
* برش زمانی مطب دکتر *
€ خب آقای محترم مشکل کجاس
_ سرم عجیب گیج میره رو مخه بدجور
€ اتفاق خاصی نیفتاده مثلا ضربه ای چیزی؟
_ چرا تو حموم بودم لیز خوردم حدود تقریبا ۵ دقیقه هم بیهوش بودم انگاری
€ خب پس مشکل اونجاس احتمالا یه صدمه خیلی سطحی دیدید این پماد و این دارو ها رو تهیه کنید
_ خیلی ممنون
* برش زمانی خونه دازای ۷:۱۰ صبح *
+ د..دی کجا بودی * با بغض چشمای خیس نگاه کردن *
_ هیچی رفته بودم دکتر
+ چرا بهم نگفتی
_ خب فرشته خواب بودی دلم نمیومد بیدارت کنم
+ باید بیدار میکردی * داد زدن *
_ چویا عزیزم آروم باش
+ داشتم سکته میکردم بیشور * بغض کردن *
_ بیا بغلم کیوتم
+ رفتن بغلش و دوباره خوابیدن
_ لعنت خیلی خوابم میاد ولی نباید بخوابم اگر چویا به چیزی نیاز پیدا کنه باید حواسم بهش باشه خیلی حساس شده ...
* فلش بک به زمانی که توی داروخانه بود *
○ اینجور که علائم رو توضیح دادید ممکنه خیلی حساس شده باشن سعی کنید زیاد ازشون دور نباشید البته اینا همش حدسیات هست اما پیشگیری کنید بهتره
........
_ تف خیلی خوابم میاد نمیتونم چشام رو باز نگه دارممممم
+ ددی چیشده؟
_ هوم؟
+ هی وول میخوری
_ هیچی بهتری؟
+ اوم اوکیم
_ چویا من باید برم بیرون
+ کجا میخوای بری ؟ * مثل فشنگ پریدن *
_ نکو کوچولو قشنگم میخوام برم مافیا بگم مریضی همین
+ زود برمیگردی ؟
_ نظر خودت چیه فرشته ؟
+ اوکی برو
پایان _ مرسی لایک میکنی 😁🥰💖
۱۲.۴k
۱۲ شهریور ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۲۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.