نگهبان دریا
نگهبان دریا
پارت پنجم
ویو ا.ت
داشتم میرفتم پایین که یکدفعه...
صدای داد اومد سریع پا تند کردم و پایین رفتم دیدم جیهوپ داره با یه پسره دعوا میکنه
_ببین بکهیون برو بیرون از خونه من
@هه فکر کردی به راحتی ها میزارم بار اسلحه من رو دزدیدی
_من ندزدیدمم
+جیهوپ چی شده؟!
@به یه دختر خوشگل جدید اوردی
_ا.ت برو بالا
+اما...
_گفتم بروو (داد)
داشتم از پله ها بالا میرفتم که یکدفعه اون پسره دستم رو گرفت
@جیهوپ خان خوب نیست به جای اسلحه ها این دختر رو بگیرم
_دست کثیفت رو به اون نزن عوضیی (آخرش رو با داد گفت)
جیهوپ اومد و اون پسره رو از یقه گرفت و مثل چی زدش و بعد از خونه انداختش بیرون
_دفعه بعدی اینجا ببینمت من میدونم و تو
و در رو محکم بست و اومد سمت من
_مگه بهت نگفتم برو بالا هاا
+خ،خب منم خواستم برم دیگه
_دفعه بعدی رو حرف من حرف بزنی و اما و ولی بیاری من میدونم و تو
+ رئیس من نیستی که بهم دستور میدی
_ولی داری تو خونه من زندگی میکنی
+ببین یکبار دیگه به من دستور بدی من میدونم و تو
_یکاری نکن همین الان از خونه بندازمت بیرون
+ببین...
داشتم حرف میزدم که در باز شد و بچه ها اومدن داخل
هانا:چیکار میکنید ؟!
_این خانم نزدیک بود دستی دستی بکهیون ببرتش
+من از کجا میدونستم
_انقدر تخس نباش
+نه اینکه تو...
جین:بسه دیگهه ععع
جیمین :هیونگ بچه که نیستید
+بیشعور (زیر لب)
ویو جیهوپ
این دختره یه دنده دلم میخواد همینجا به چوخ بدمش
خداا داشتم فکر میکردم که جین : هی جیهوپ داشتیم میامدیم یه کشتی دیدیم که داشت میآمد این طرف
_چ،چی؟! کشتی برا کی بود ؟!
تهیونگ:معلوم نبود
_حتما برا بکهیون بود
کوک:نه کشتی اون مشکی نیست این کشتی مشکی بود
نامجون:یه کشتی هست که تا حالا ندیدیم
ویو ا.ت
رفتم تو اتاق جیهوپ داشتم کتاب ها رو نگاه کردم که بوق یه کشتی توجه منو به خودش جلب کرد سرم رو آوردم بالا رفتم لب پنجره که دیدم کشتی کشتی مشترک بابا من و بابا یوجین هست افراد ازش پیاده شدن که دیدم یوجین و یونگی هم پیاده شدن (گایز من اشتباه چون همش یونگی جزو بی تی اس هست با پسرا مینویسم اشتباه بود یونگی تو پارت اول و دوم دیدید که یونگی پسر دایی ا.ت هست)
سریع رفتم پایین که یکدفعه ....
نظر یادت نره رفیق!
#bts#army#BTS#ARMY#BANGTAN#J_HOOPE
پارت پنجم
ویو ا.ت
داشتم میرفتم پایین که یکدفعه...
صدای داد اومد سریع پا تند کردم و پایین رفتم دیدم جیهوپ داره با یه پسره دعوا میکنه
_ببین بکهیون برو بیرون از خونه من
@هه فکر کردی به راحتی ها میزارم بار اسلحه من رو دزدیدی
_من ندزدیدمم
+جیهوپ چی شده؟!
@به یه دختر خوشگل جدید اوردی
_ا.ت برو بالا
+اما...
_گفتم بروو (داد)
داشتم از پله ها بالا میرفتم که یکدفعه اون پسره دستم رو گرفت
@جیهوپ خان خوب نیست به جای اسلحه ها این دختر رو بگیرم
_دست کثیفت رو به اون نزن عوضیی (آخرش رو با داد گفت)
جیهوپ اومد و اون پسره رو از یقه گرفت و مثل چی زدش و بعد از خونه انداختش بیرون
_دفعه بعدی اینجا ببینمت من میدونم و تو
و در رو محکم بست و اومد سمت من
_مگه بهت نگفتم برو بالا هاا
+خ،خب منم خواستم برم دیگه
_دفعه بعدی رو حرف من حرف بزنی و اما و ولی بیاری من میدونم و تو
+ رئیس من نیستی که بهم دستور میدی
_ولی داری تو خونه من زندگی میکنی
+ببین یکبار دیگه به من دستور بدی من میدونم و تو
_یکاری نکن همین الان از خونه بندازمت بیرون
+ببین...
داشتم حرف میزدم که در باز شد و بچه ها اومدن داخل
هانا:چیکار میکنید ؟!
_این خانم نزدیک بود دستی دستی بکهیون ببرتش
+من از کجا میدونستم
_انقدر تخس نباش
+نه اینکه تو...
جین:بسه دیگهه ععع
جیمین :هیونگ بچه که نیستید
+بیشعور (زیر لب)
ویو جیهوپ
این دختره یه دنده دلم میخواد همینجا به چوخ بدمش
خداا داشتم فکر میکردم که جین : هی جیهوپ داشتیم میامدیم یه کشتی دیدیم که داشت میآمد این طرف
_چ،چی؟! کشتی برا کی بود ؟!
تهیونگ:معلوم نبود
_حتما برا بکهیون بود
کوک:نه کشتی اون مشکی نیست این کشتی مشکی بود
نامجون:یه کشتی هست که تا حالا ندیدیم
ویو ا.ت
رفتم تو اتاق جیهوپ داشتم کتاب ها رو نگاه کردم که بوق یه کشتی توجه منو به خودش جلب کرد سرم رو آوردم بالا رفتم لب پنجره که دیدم کشتی کشتی مشترک بابا من و بابا یوجین هست افراد ازش پیاده شدن که دیدم یوجین و یونگی هم پیاده شدن (گایز من اشتباه چون همش یونگی جزو بی تی اس هست با پسرا مینویسم اشتباه بود یونگی تو پارت اول و دوم دیدید که یونگی پسر دایی ا.ت هست)
سریع رفتم پایین که یکدفعه ....
نظر یادت نره رفیق!
#bts#army#BTS#ARMY#BANGTAN#J_HOOPE
۲.۰k
۱۴ مرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.