رفتم پایین و یه فیلم رمانتیک گذاشت ولی هیچی نگفتم بهش نشس

رفتم پایین و یه فیلم رمانتیک گذاشت ولی هیچی نگفتم بهش نشستم و نگاه کردم که یهو صحنه دار شد دیرم بد نگا می کنه یکم دور شدم ازش بعد اومد نزدیک صورتم که یهو شروع کرد لبامو می بوسید برای چند ثانیه هنگ کرده بودم کاری نکردم ولی تا به خودم اومدم زدمش کنا
+داری چه غلطی می کنی دیوونه
_چیزه ب.بب.ببخشید نفهمیدم چی شد
+همین الان خاموشش کن
_باشه باشه
سریع رفتم بالا رو تخت خودم تا ازش دور باشم و بتونم یه زره فک کنم ببینم چه غلطی کنم حالا
_ببین من معذرت می خوا نمیدونم چی شد
+اووف باشه باشه بزار یه زره فکنم
_اوهوم
فردا
از خواب بیدار شدم کوک که رفت لباس پوشیدم و آرایش کردم و رفتم سر کلاس هی دنبال یه جا می گشتم تا فقط پیش کوک نشینم
×خانم کیم چیزی شده ؟ (تازه وارد کلاس شد)
+نه دارم دنبال جا میگردم
×کنار آقای جئون که خالیه گفته بودم کنارش بشینید
+بله چشم
از زبون کوک
داشت دنبال جا می گشت که کنار من نباشه . فک کنم از کار دیروزم ناراحته ولی اول و آخر باید کنار من بشینه
برمی گردیم پیش ا/ت
تا زنگ آخر کنارش بودم هی سعی می کردم دور ترین نقطه ی نیمکت بشینم ملی نیمکت کوچیک تر از این حرفا بود
قبل خوردن زنگ آخر برای تمام شدن امروز :
×راستی بچه ها......

تموم شد میخوام فکر کنید معلم چی میگه 😈 امید وارم خوشتون اومده باسه اینم از پارت ۵ بای بای ❤️