شهید گودرز امینی
شهید گودرز امینی
( عموجانم) با آنکه یکبار هم تو را ندیدم٬ حتی یکبار لمس بوسه های عشق عمو و برادرزاده ای را نچشیدم ولی وصفت را از قصه های رشادت و عشقت به شهادت و وطن و ناموس و غم تنهایی و بی مادر شدنت شنیدم از وقتی تو را شناختم سهمم از محبت عمو و برادر زاده فقط یک سنگ سرد و شب های جمعه در گلزار شهدا و شبها نگاه به عکس تو کردن و در تنهایی شب گریستن بود شاید اگر بودی دلم گاهی اوقات آنقدر تنها نبود شاید اگر بودی پناهگاه دنج و امنی برای رازهای میان عمو و برادرزاده میشدی شاید اگر بودی.......
آرزوهایم همه شده ای کاش بودی قهرمان
ای کاش بودی یاورمان
ای کاش.....
ای کاش....
ای کاش....
بدان تا بینهایت دوستت دارم و برای دیدنت لحظه شمارم....
( عموجانم) با آنکه یکبار هم تو را ندیدم٬ حتی یکبار لمس بوسه های عشق عمو و برادرزاده ای را نچشیدم ولی وصفت را از قصه های رشادت و عشقت به شهادت و وطن و ناموس و غم تنهایی و بی مادر شدنت شنیدم از وقتی تو را شناختم سهمم از محبت عمو و برادر زاده فقط یک سنگ سرد و شب های جمعه در گلزار شهدا و شبها نگاه به عکس تو کردن و در تنهایی شب گریستن بود شاید اگر بودی دلم گاهی اوقات آنقدر تنها نبود شاید اگر بودی پناهگاه دنج و امنی برای رازهای میان عمو و برادرزاده میشدی شاید اگر بودی.......
آرزوهایم همه شده ای کاش بودی قهرمان
ای کاش بودی یاورمان
ای کاش.....
ای کاش....
ای کاش....
بدان تا بینهایت دوستت دارم و برای دیدنت لحظه شمارم....
۲.۶k
۱۷ مرداد ۱۳۹۶
دیدگاه ها (۶۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.