پارتکما
⭐پارت۵۰/کما⭐
سو:بیا پایین از روش نمیتونه توی اندازه گاو رو تحمل کنه
_از روش بلند شدم و نشستم رو کاناپه و لب زدم:
تهیونگ:من چیزی نخوردم
سو:به من چه؟
تهیونگ:وااا غذا میخوام دیگه!
سو:پاشو گمشو بابا غذا ندا..
_قبل این که زرشو کامل بزنه پریدم و یه قطعه پیتزا برداشتم و همشو کردم تو دهنم.
داشتم میلونبوندم که چشم افتاد به چشمای خیس آت
تهیونگ:چیشده فداتشم؟
آت:سووو داره عشق منو میخورهه بگیرشش(گریه)
دشمنننننن پلیدددد
_به واکنشش از تو دلم خندیدم وقتی مست میشه چقدر کیوت میشهه
سو:چرا عشقشو خوردی؟
_این بار نتونستم جلو خودمو بگیرم و قه قهه زدم بعدش با خنده غریدم
تهیونگ:تنها عشق اون منم فهمیدی؟
سو:ببین تهیونگ آت هم خواهرمه هم رفیقمه همه چیزمه خب تنها کسیه که تو این دنیا دارمش.اگه یبار دیگه فقط یبار دیگه اذیتش کنی به قران برش میدارم میبرمش یه کشور دیگه و دیگه نمیزارم حتی ببینیش گرفتی؟
تهیونگ:ببین نظرت چیه اتمام حجت کنیم؟
من بیشتر از تو عاشقشم و دوسش دارم .
اگه یه روز نباشه هم نمیتونم دووم بیارم پس زر الکی نزن نمیزارم جایی ببریش
آت:زر نزن بابا تو برو به دوست دختر جدیدت برس
تهیونگ:آت گفتم که من اونو دوست ندارم چرا نمیفهمی؟
سو:بفرما بزنش دیگه چرا نمیزنی؟
تهیونگ:زر نزن بابا همینطوری بیخ گوشم زر زر کرد که زدمش دیگه
آت:به حرفای من میگی زر زر؟اگه من باهات بیام آت نیستم امشبو تشریف ببر خونه به مامان و بابا هم بگو خونه دوستمم گرفتی؟
سو:ببین تهیونگ خودت خوب میشناسیش نمیتونی راضیش کنی پاشو برو خونت فردا راضیش میکنم بیاد
تهیونگ:امکان نداره.
خوردی عشقتو خانوم؟حالا پاشو میریم خونه
آت:گفتم نمیاممممم
تهیونگ:مگه دست توعه؟کل تو مال منه پس خودم راجبت تصمیم میگیرم حالا زود باش
آت:سوو نزار منو با خودش ببرههه
من نوموخواموم
تهیونگ:باید بوخوای
سو:آت قربونت بشم برو خونه خودت بخواب مامانت نگرانت میشه قشنگم
تهیونگ:از کی تا حالا رفیقا بهم میگن قربونت بشم قشنگ؟(زیر لب)
سو:شما چیزی گفتی؟
تهیونگ:زود باش وگرنه خودم با زور میبرمش
سو:به زور ببرش نمیاد دیگه وا
تهیونگ:فکر کردی شوخی میکنم؟
سو:نه منم کاملا جدیم.خب ببرش
_رفتم سمت آت و انداختمش رو دوشم.با یک دستم از پاهاش گرفته بودم که نره پایین و بدون هیچ حرفی گذاشتم رفتم.با مشتاقی کوچیکشو به پشتم میزد ولی مگه ذره ای درد داشت؟
..
ویو مین سو:واقعا که پسره ی اسکل روانی
نظرتون؟⭐
سو:بیا پایین از روش نمیتونه توی اندازه گاو رو تحمل کنه
_از روش بلند شدم و نشستم رو کاناپه و لب زدم:
تهیونگ:من چیزی نخوردم
سو:به من چه؟
تهیونگ:وااا غذا میخوام دیگه!
سو:پاشو گمشو بابا غذا ندا..
_قبل این که زرشو کامل بزنه پریدم و یه قطعه پیتزا برداشتم و همشو کردم تو دهنم.
داشتم میلونبوندم که چشم افتاد به چشمای خیس آت
تهیونگ:چیشده فداتشم؟
آت:سووو داره عشق منو میخورهه بگیرشش(گریه)
دشمنننننن پلیدددد
_به واکنشش از تو دلم خندیدم وقتی مست میشه چقدر کیوت میشهه
سو:چرا عشقشو خوردی؟
_این بار نتونستم جلو خودمو بگیرم و قه قهه زدم بعدش با خنده غریدم
تهیونگ:تنها عشق اون منم فهمیدی؟
سو:ببین تهیونگ آت هم خواهرمه هم رفیقمه همه چیزمه خب تنها کسیه که تو این دنیا دارمش.اگه یبار دیگه فقط یبار دیگه اذیتش کنی به قران برش میدارم میبرمش یه کشور دیگه و دیگه نمیزارم حتی ببینیش گرفتی؟
تهیونگ:ببین نظرت چیه اتمام حجت کنیم؟
من بیشتر از تو عاشقشم و دوسش دارم .
اگه یه روز نباشه هم نمیتونم دووم بیارم پس زر الکی نزن نمیزارم جایی ببریش
آت:زر نزن بابا تو برو به دوست دختر جدیدت برس
تهیونگ:آت گفتم که من اونو دوست ندارم چرا نمیفهمی؟
سو:بفرما بزنش دیگه چرا نمیزنی؟
تهیونگ:زر نزن بابا همینطوری بیخ گوشم زر زر کرد که زدمش دیگه
آت:به حرفای من میگی زر زر؟اگه من باهات بیام آت نیستم امشبو تشریف ببر خونه به مامان و بابا هم بگو خونه دوستمم گرفتی؟
سو:ببین تهیونگ خودت خوب میشناسیش نمیتونی راضیش کنی پاشو برو خونت فردا راضیش میکنم بیاد
تهیونگ:امکان نداره.
خوردی عشقتو خانوم؟حالا پاشو میریم خونه
آت:گفتم نمیاممممم
تهیونگ:مگه دست توعه؟کل تو مال منه پس خودم راجبت تصمیم میگیرم حالا زود باش
آت:سوو نزار منو با خودش ببرههه
من نوموخواموم
تهیونگ:باید بوخوای
سو:آت قربونت بشم برو خونه خودت بخواب مامانت نگرانت میشه قشنگم
تهیونگ:از کی تا حالا رفیقا بهم میگن قربونت بشم قشنگ؟(زیر لب)
سو:شما چیزی گفتی؟
تهیونگ:زود باش وگرنه خودم با زور میبرمش
سو:به زور ببرش نمیاد دیگه وا
تهیونگ:فکر کردی شوخی میکنم؟
سو:نه منم کاملا جدیم.خب ببرش
_رفتم سمت آت و انداختمش رو دوشم.با یک دستم از پاهاش گرفته بودم که نره پایین و بدون هیچ حرفی گذاشتم رفتم.با مشتاقی کوچیکشو به پشتم میزد ولی مگه ذره ای درد داشت؟
..
ویو مین سو:واقعا که پسره ی اسکل روانی
نظرتون؟⭐
- ۴.۲k
- ۰۶ فروردین ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۱۱)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط