پارتکما
⭐پارت۴۹/کما⭐
تهیونگ:که من بیشرفم نه؟
مین سو:نمیدونم چطوری اینجا و پیدا کردی ولی همین الان گمشو بیرون
تهیونگ:تا چیزی که مال منه رو نبرم نمیرم جایی.
میبینم که خانوم مست کرده و
همون موقع پست چی اصلی اومد
تهیونگ:مهمونی گرفتین.انگار قرار بود خیلی خوش بگذره.حالا چی هست؟پیتزا؟
آت:تو از کجا میدونی؟عجیبه آخه فقط تهیونگ و سو میدونن و... اره یدونه هم جونگ کوک میدونه.وایی امشب خیلی خفن بود خیلی خوب حصاب تهیونگ رو رسید دمش گرم(اینارو با حالت مست میگفت و نمیفهمید داره چه زری میزنه)
تهیونگ:ببین سو بدون بحث و دعوا بزار ببرمش
سو:ببریش باز بزنیش؟ببین چه بلایی سر صورتش آوردی
تهیونگ:به خدا عمدی نبود چطوری بگم نمیخواستم این طوری بشه نمیخواستم
آت:عوا واقعا!چه خبر از عشق جدیدت؟
تهیونگ:همین حرفارو زد که دست روش بلند کردم
_همینو گفتم و صدای گریه آت بلند شد
سو:چیشده ات؟جاییت درد میکنه؟پاشو ببینم
_و اما عصبانیت واقعیم وقتی بود که آت رو بدون شلوار دیدم
تهیونگ:تو چرا شلوار نداری؟هان؟چرا شلوار نپوشیدی؟
_الان پتانسیل کافی برای کشتن سو رو داشتم چون پاهای آت رو دیده
سو:چته تو؟چرا وقتی زدی تو گوشش از این بازیا در نیاوردی؟
_کنارش زدم و مستقیم رفتم سمت آت.هنوز داشت مینوشید.جامو از دستش چنگ زدم و کوبیدم زمین که ذره ذره شد و صدای جیغ آت به هوا رفت.
سو:تهیونگ بشین
تهیونگ:نه ممنون
سو:میخوام حرف بزنم کره خر بشین
_بی صدا نشستم روی کاناپه
سو:چرا زدیش؟
تهیونگ:همینه دیگه همچیو گفته جز اون چیزی که باید میگفت.
داشت با یکی دیگه میرقصید فقط چون چند لحظه نبودم
سو:حتما یه گوهی خوردی دیگه
آت:سو جونم فقط تو منو میفهمی الان کس دیگه ای بود حرفاشو میشنید فکر میکرد چه هرزه ای هستم.بگو دیگه بگو قبل از من تو داشتی با می یونگ قر میدادی
سو:بفرما دیدی گفتم یه گوهی خوردی
تهیونگ:آت پاشو بریم خونه باهم حرف میزنیم مامان و بابا نگرانن
آت:من امشب اینجا پیش عشقم میمونم
تهیونگ:عشقتتتت؟
سو:منظورش پیتزاست
آت:سو؟ عشقم کجا موند پس؟
سو:آوردمش شکمو خنگ
آت:خنگ خودتی زود باش عشقمو بیار
_سو رفت که غذاهارو بیاره که سریع رو آت ،روی کاناپه خیمه زدم و قبل اینکه جیغ بزنه یا حرفی بزنه دستمو گذاشتم رو دهنش و لب زدم:
تهیونگ:عشق تو فقط منم فهمیدی؟جز من نباید کس یا چیز دیگه ای رو عشقم صدا کنی فهمیدی؟
آت:اوو(سوو)
سو:داری چه غلطی میکنی ؟
تهیونگ:به تو چه دوست دخترمه
چطور بود؟🥹
تهیونگ:که من بیشرفم نه؟
مین سو:نمیدونم چطوری اینجا و پیدا کردی ولی همین الان گمشو بیرون
تهیونگ:تا چیزی که مال منه رو نبرم نمیرم جایی.
میبینم که خانوم مست کرده و
همون موقع پست چی اصلی اومد
تهیونگ:مهمونی گرفتین.انگار قرار بود خیلی خوش بگذره.حالا چی هست؟پیتزا؟
آت:تو از کجا میدونی؟عجیبه آخه فقط تهیونگ و سو میدونن و... اره یدونه هم جونگ کوک میدونه.وایی امشب خیلی خفن بود خیلی خوب حصاب تهیونگ رو رسید دمش گرم(اینارو با حالت مست میگفت و نمیفهمید داره چه زری میزنه)
تهیونگ:ببین سو بدون بحث و دعوا بزار ببرمش
سو:ببریش باز بزنیش؟ببین چه بلایی سر صورتش آوردی
تهیونگ:به خدا عمدی نبود چطوری بگم نمیخواستم این طوری بشه نمیخواستم
آت:عوا واقعا!چه خبر از عشق جدیدت؟
تهیونگ:همین حرفارو زد که دست روش بلند کردم
_همینو گفتم و صدای گریه آت بلند شد
سو:چیشده ات؟جاییت درد میکنه؟پاشو ببینم
_و اما عصبانیت واقعیم وقتی بود که آت رو بدون شلوار دیدم
تهیونگ:تو چرا شلوار نداری؟هان؟چرا شلوار نپوشیدی؟
_الان پتانسیل کافی برای کشتن سو رو داشتم چون پاهای آت رو دیده
سو:چته تو؟چرا وقتی زدی تو گوشش از این بازیا در نیاوردی؟
_کنارش زدم و مستقیم رفتم سمت آت.هنوز داشت مینوشید.جامو از دستش چنگ زدم و کوبیدم زمین که ذره ذره شد و صدای جیغ آت به هوا رفت.
سو:تهیونگ بشین
تهیونگ:نه ممنون
سو:میخوام حرف بزنم کره خر بشین
_بی صدا نشستم روی کاناپه
سو:چرا زدیش؟
تهیونگ:همینه دیگه همچیو گفته جز اون چیزی که باید میگفت.
داشت با یکی دیگه میرقصید فقط چون چند لحظه نبودم
سو:حتما یه گوهی خوردی دیگه
آت:سو جونم فقط تو منو میفهمی الان کس دیگه ای بود حرفاشو میشنید فکر میکرد چه هرزه ای هستم.بگو دیگه بگو قبل از من تو داشتی با می یونگ قر میدادی
سو:بفرما دیدی گفتم یه گوهی خوردی
تهیونگ:آت پاشو بریم خونه باهم حرف میزنیم مامان و بابا نگرانن
آت:من امشب اینجا پیش عشقم میمونم
تهیونگ:عشقتتتت؟
سو:منظورش پیتزاست
آت:سو؟ عشقم کجا موند پس؟
سو:آوردمش شکمو خنگ
آت:خنگ خودتی زود باش عشقمو بیار
_سو رفت که غذاهارو بیاره که سریع رو آت ،روی کاناپه خیمه زدم و قبل اینکه جیغ بزنه یا حرفی بزنه دستمو گذاشتم رو دهنش و لب زدم:
تهیونگ:عشق تو فقط منم فهمیدی؟جز من نباید کس یا چیز دیگه ای رو عشقم صدا کنی فهمیدی؟
آت:اوو(سوو)
سو:داری چه غلطی میکنی ؟
تهیونگ:به تو چه دوست دخترمه
چطور بود؟🥹
- ۳.۹k
- ۰۶ فروردین ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۰)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط