دوست پسر آیندم
#دوست پسر آیندم
پارت 5
(توی اتوبوس)
+جیمین
_بله
+تو اولین دوستی هستی که دارم پس باهام راحت باش هر چی خواستی بگو
_راحت تر از این (خنده)
+اره (خنده)
_بیا برای هم لغب بزاریم
+اره فکر خوبیه.. اممممممممم برای تو... آها گراز خوبه (خنده) (گراز عمته)
_لغب توهم خرس (خنده)
رسیدیم
_کار ن
+ن
+خداحافظ
_کلت تو کو.ن حافظ(خنده)
+خررررررر
_چیه خو خودت گفتی راحت باشم (خنده)
+(خنده)
+بای
_بای
ویو ا.ت
رفتم خونه لباس راحتی پوشیدم (گذاشتم)
و بعد لالا کردم
زنگ در :زینگگگگگگ زینگگگگگگ
در و باز کرد
+بله؟ (با حالت خوابالو)
_منم ای خرس
+چشاشو مالید بیا تو ای گراز
ویو ا.ت
لباسم یکم زیادی کوتاه بود
اولش خجالت میکشیدیم
ولی بعدش خجالت منو کشید 😂😂
دیگ برام عادی شده بود
_بیا درس کار کنیم
+باشه
+ آها راستی ببخشید نمیتونم باید برم سریال مورد علاقمو ببینم
_منم میام
مثلا میخواستن درس کار کنن😑
_من باید برم بایی
+بمون
_ببخشید نمیتونم
+باش بای
ویو ا.ت
ساعت 9 شب بود و من از تاریکی و شب فوبیا داشتم تا ساعت 5 صبح بیدار بودم و بعد خوابیدم ساعت 6 بیدار شدم حاضر شدم رفتم سوار اتوبوس شدم
دیدم موچی (همون جیمین ملغب به موچی) نیامده
رفتم نشستم و بعد جیمین امد
_سلام
+سیلامممم
ویو جیمین
بعد دو دقیقه دیدم ا.ت روی پاهام خوابیده......
مهم 👇
شرط پارت بعد 10 لایک 15 کامنت
بچه ها من واقعا خیلی این داستانو دوست دارم و از خیلی وقته توی دفترم نوشتم
من الان این قسمتی که گذاشتم ساعت 6 صبحه و واقعا خیلی دوست دارم به شرط ها برسه اما وقت چند نفر لایک میکنن منم دوست دارم یه بار لایکام حداقل 30 تا بشه :)))
لطفا حمایت کنید 💗💗
پارت 5
(توی اتوبوس)
+جیمین
_بله
+تو اولین دوستی هستی که دارم پس باهام راحت باش هر چی خواستی بگو
_راحت تر از این (خنده)
+اره (خنده)
_بیا برای هم لغب بزاریم
+اره فکر خوبیه.. اممممممممم برای تو... آها گراز خوبه (خنده) (گراز عمته)
_لغب توهم خرس (خنده)
رسیدیم
_کار ن
+ن
+خداحافظ
_کلت تو کو.ن حافظ(خنده)
+خررررررر
_چیه خو خودت گفتی راحت باشم (خنده)
+(خنده)
+بای
_بای
ویو ا.ت
رفتم خونه لباس راحتی پوشیدم (گذاشتم)
و بعد لالا کردم
زنگ در :زینگگگگگگ زینگگگگگگ
در و باز کرد
+بله؟ (با حالت خوابالو)
_منم ای خرس
+چشاشو مالید بیا تو ای گراز
ویو ا.ت
لباسم یکم زیادی کوتاه بود
اولش خجالت میکشیدیم
ولی بعدش خجالت منو کشید 😂😂
دیگ برام عادی شده بود
_بیا درس کار کنیم
+باشه
+ آها راستی ببخشید نمیتونم باید برم سریال مورد علاقمو ببینم
_منم میام
مثلا میخواستن درس کار کنن😑
_من باید برم بایی
+بمون
_ببخشید نمیتونم
+باش بای
ویو ا.ت
ساعت 9 شب بود و من از تاریکی و شب فوبیا داشتم تا ساعت 5 صبح بیدار بودم و بعد خوابیدم ساعت 6 بیدار شدم حاضر شدم رفتم سوار اتوبوس شدم
دیدم موچی (همون جیمین ملغب به موچی) نیامده
رفتم نشستم و بعد جیمین امد
_سلام
+سیلامممم
ویو جیمین
بعد دو دقیقه دیدم ا.ت روی پاهام خوابیده......
مهم 👇
شرط پارت بعد 10 لایک 15 کامنت
بچه ها من واقعا خیلی این داستانو دوست دارم و از خیلی وقته توی دفترم نوشتم
من الان این قسمتی که گذاشتم ساعت 6 صبحه و واقعا خیلی دوست دارم به شرط ها برسه اما وقت چند نفر لایک میکنن منم دوست دارم یه بار لایکام حداقل 30 تا بشه :)))
لطفا حمایت کنید 💗💗
۵.۲k
۱۸ خرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱۸)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.