Daddy Mafia

★Daddy Mafia★
†چند پارتی†
موضوع: وقتی رقیب مافیایت بود و اون بزور....
شخصیت ها:ا/ت.جونگکوک.بادیگارد ها و...

ا/ت:دختر جذاب مافیا خوش هیکل چشمام خمار 19سالشه
جونگکوک: ددی خشن سادیسمی مافیا قمار باز 37 سالشه

ویو ا/ت
امروز دوباره باید اون دختر باز هیز ببینم
امشب یه مهمانی مافیای که همه مافیا
دعوتن که اون جونگکوکم دعوته هر کاری
میکنم ازش نمی‌زنم جلو توی همه چی خوبه
چون منو دوست داره امشب می‌خوام کاری
کنم که خون بالا بیار از شدت عصبانیت
یه لباس باز پوشیدم و آرایش غلیظ کردم
با ماشین لیموزینم در عمارت پیاده شدم
همه نگاه ها روی من بود بله اینجاست آقا
چشمام دورش خون بود و لباش میخورد
چند دقیقه گذاشت مشروب خوردم و
نگاه کسایی که میرقصدن میکردم که رفتم
دستشویی دیدم در باز بسته شد جلوم نگاه
کردم که جونگکوک دیدم
+:واییی ترسیدم
_:چرا اینجوری آمدی(جدی)
+:به تو چه
که یکدفعه
ادامه بدم؟
اگه می‌خواین ادامه بدم
فالورم تا 70 برسه
لایک این پستم 20 بشه
دیدگاه ها (۹)

من اصن غش نکردماااا#ددی.ددی تهیونگ.ددی جونگ کوک.meکیم نامجون...

★Daddy Mafia★†پارت5†(فردا)ویو جونگکوکاز خواب بیدار شدم رفتم ...

می‌خوام جدید بنویسم کدوم یا اصن اگه از اعضا دیگ خواستینبگین ...

★چند پارتی جونگکوک★†پارت 3†ویو ا/تکه یکدفعه بیهوش شدم(چیه می...

سوار ماشین شدیم رسیدیم که جونگکوک گفت جونگکوک: از کنارم جم ن...

پارت ۲ فیک مرز خون و عشق

پارت 10 بادیگارد رفت بیرون و جعبه رو باز کردم دیدم یه لباس خ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط