اسم عشق یک مافیا
اسم عشق یک مافیا
پارت ۶۴
ویو: امشب تولد رونا بود عموش مهمون بزرگی براش گرفته بود
همه داخل مهمونی حضور داشتن از سیاستمداران تا دوستای رونا
رونا با یک استایل کاملآ شیک داخل مهمونی حضور داشت همه از زیبایی
رونا حرف می زدن و بعضی حرف هایی نا خوشایندی می زدند و جوه مهمونی
بیشتر کاری بود تا تولد بعد یکم پارک میکروفن برداشت و شروع به صحبت کردن
کرد
پارک: خوش آمدید امروز تولد دختر خوشگل من رونا هست امیدوارم از
مهمونی لذت ببرید .....رونا یکی از سیاست مداران قراره بشه و من واقعا
خوشحالم که دخترکم به سنی رسید که می تونه جا پای من بزار البته
پسرای عزیزم هم هستن خب کشش نمی دم خوش بگذره
همه غرق مهمونی بودن که جونگ کوک به سمت رونا اومد و
جونگ کوک: پرنسس من بزرگ تر شد
رونا: اوم..... ممنون که اومدی
جونگ کوک: وظیفه است پرنسسم.......برات هدیه دارم
رونا: لوزومی نبود......تو خودت هدیه هستی
جونگ کوک: ممنون پرنسس ( هدیه که جعبه کوچیک بود به رونا داد )
رونا: ممنون
جونگ کوک: بازش کن
رونا: باشه
رونا آروم جعبه باز کرد گردنبند به شدت خوشگلی بود
جونگ کوک: از مادرم به جا مونده ...... و الان برای تو
رونا جونگ کوک خیلی آروم بغل کرد
رونا: ممنون عزیزم...... خیلی ارزشمنده
جونگ کوک: تو ارزشمند تری برام
رونا: دوست دارم ( جوری که فقط کوک بشنوه)
جونگ کوک: منم
رونا: خب دیگه برم پیش داداشام
جونگ کوک: ......................
بچهها درباره عشق یک مافیا شخصیت هان و سوجون این دوتا اسکول نبودن فقط خواهرشون اسکول خطابشون می کرد و اینکه زشتم نبودن خیلی قشنگ بودن خیلی خیلی کیدرما دیدیدین مثل پسرایی کیدرما بودن اینم گفتم چون بعضیا هم گفته بودن الان اینا خوشتیپن چه شکلین

پارت ۶۴
ویو: امشب تولد رونا بود عموش مهمون بزرگی براش گرفته بود
همه داخل مهمونی حضور داشتن از سیاستمداران تا دوستای رونا
رونا با یک استایل کاملآ شیک داخل مهمونی حضور داشت همه از زیبایی
رونا حرف می زدن و بعضی حرف هایی نا خوشایندی می زدند و جوه مهمونی
بیشتر کاری بود تا تولد بعد یکم پارک میکروفن برداشت و شروع به صحبت کردن
کرد
پارک: خوش آمدید امروز تولد دختر خوشگل من رونا هست امیدوارم از
مهمونی لذت ببرید .....رونا یکی از سیاست مداران قراره بشه و من واقعا
خوشحالم که دخترکم به سنی رسید که می تونه جا پای من بزار البته
پسرای عزیزم هم هستن خب کشش نمی دم خوش بگذره
همه غرق مهمونی بودن که جونگ کوک به سمت رونا اومد و
جونگ کوک: پرنسس من بزرگ تر شد
رونا: اوم..... ممنون که اومدی
جونگ کوک: وظیفه است پرنسسم.......برات هدیه دارم
رونا: لوزومی نبود......تو خودت هدیه هستی
جونگ کوک: ممنون پرنسس ( هدیه که جعبه کوچیک بود به رونا داد )
رونا: ممنون
جونگ کوک: بازش کن
رونا: باشه
رونا آروم جعبه باز کرد گردنبند به شدت خوشگلی بود
جونگ کوک: از مادرم به جا مونده ...... و الان برای تو
رونا جونگ کوک خیلی آروم بغل کرد
رونا: ممنون عزیزم...... خیلی ارزشمنده
جونگ کوک: تو ارزشمند تری برام
رونا: دوست دارم ( جوری که فقط کوک بشنوه)
جونگ کوک: منم
رونا: خب دیگه برم پیش داداشام
جونگ کوک: ......................
بچهها درباره عشق یک مافیا شخصیت هان و سوجون این دوتا اسکول نبودن فقط خواهرشون اسکول خطابشون می کرد و اینکه زشتم نبودن خیلی قشنگ بودن خیلی خیلی کیدرما دیدیدین مثل پسرایی کیدرما بودن اینم گفتم چون بعضیا هم گفته بودن الان اینا خوشتیپن چه شکلین

- ۱۰.۵k
- ۱۵ بهمن ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱۷)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط