under the moon light

under the moon light 🌒✨
ژانر:عاشقانه -مافیایی-خشن-اسمات-اکشن
شخصیت ها:کیم تهیونگ-پارک جیمین -هان یونگ کوک-جئون جونگ کوک-لی لونا-جانگ
مین هو-جانگ هوسوک(آشنا می‌شید)
کاپل:تهکوک کوکمین

خلاصه:چی؟دوباره عاشق بشم؟هیونگ داری شوخی میکنی؟اونم عاشق یه پسر مو بلوند؟ا
ایشششش چندشه من فقط یه پسر قد بلند ورزشکار میخوام با مو های مشکی که تاپ باشه نه باتم!
تازه می‌خوام رئیس شرکت مدلینگ ال تی باشه فهمیدی؟من فقط کیم رو می‌خوام!

—------------------------------------------------------

«شنبه2۲ظهر-شرکت مدلینگ(L_t)
16ایپرل ۲۰۲۱)
-ها ها ها
+خیلی جوک های دیگه هم بلدم
-ها ها
+خیلی خب دیگه کافیه ،بهتر نیست به کار برگردیم؟رئیس عصبی میشه!
-اوهوم درسته!
(6عصر-همان روز-همان مکان)
-ها ها ها ها…خیلی با مزه ای!
+این جا چه خبره؟
با صدای رئیسش خندش قطع شد و به سمت صدا برگشت و مثل سیخ ایستاد! میتونست تند شدن تپش
قلبش رو احساس کنه!
-ق..قربان؟!
+جناب جئون؟دفتر!
-چ..چشم
تپش قلبش بیشتر شد و کف دستش عرق کرد.به رئیسش علاقه مند بود سعی میکرد نفس هایش رو
متعادل نگه داره با قدم های ارزون و کوتاه دنبال رئیسش راه افتاد
بالاخره وارد اتاق شد.دکر سرد اتاق بیشتر استرس وارد میکرد
رئیس کیم در رو محکم بست و جونگ کوک رو بین خودش و در قفل کرد، پسر کوچک و بی تجربه
ی جلوش هورنیش میکرد!جونگ کوک که از تعجب چشم هایش گرد شده بود و قدرت تکلم درست
و حسابی نداشت!پوزخندش هر لحظه روی لب هایش پر رنگ تر میشد و صدای بم و خش دارش پسر رو آزار می‌داد
+گیر افتادی خرگوش کوچولو!
همین کافی بود تا جونگ کوک آب دهنش رو با صدا قورت بده
نفس های پی در پی جونگ کوک سکوت کر کننده ی اتاق رو میشکوند.عرق سرد رو روی کمرش
احساس میکرد قطرات عرق حتی روی پیشونی و صورت پسر هم می‌رقصیدند
تهیونگ فاصلش رو کم تر کرد همون‌طور که نگاهش روی لب های پسر بود روی لب هایش
زمزمه کرد
-برای من میشی جئون؟
چشم هایش داشتن از حدقه بیرون می‌زده
هات تر از قبل بود و هر لحظه نزدیک تر میشد
-yes or no?جونگ کوک؟
نا خود آگاه فقط جواب داد
-ب بله….
دیدگاه ها (۱۳)

i give you everything and it's a beautiful crime:)https://wi...

روزتون مبارک دخترا و البتهhttps://wisgoon.com/v/82I5Z8GFCY/🎉...

چالش🥺✨

این ادیت ها با قلب آدم بازی میکنن🥺✨

برده ﴾ ۴۰ part یه سول موهاشو پشته گوش اش داد و دلخور گفت :...

﴿ برده ﴾۲۷ part یه سول سریع لب زد : معلومه که میتونم بلافاص...

﴿ برده ﴾6. part جونگ کوک چشم از برانداز کردن آن دختر خوشگل ب...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط