The scary heart of a master

The scary heart of a master
Part ¹⁷
+ا.ت بشین تو هم بخور .....
_ن...نه ممنون
+ بهت میگم بشین و بخور (به صندلی کنار خودش اشاره میکنه)
ا.ت ویو
بخوام رو راست باشم ترسیدم و رفتم نشستم
+بهترین غذا ها رو براش بیارید .....
برام غذا آوردن و منم مث گشنه ها اما شیک شروع کردم به خوردن غذا ها
چند مین بعد از نهار
ا.ت ویو
تو اتاق بودم و داشتم کتاب میخوندم که صدای در اومد ....
_بیا تو
•ارباب با شما کار دارن (•خدمتکار جدیده)
_اوکی الان میام
پاشدم و رفتم داخل اتاق کوک
+بشین کارت دارم ....
_چی شده ؟
+امشب مهمون داریم بهترین غذایی که بلدی رو درست کن و از بیرون یه کیک خوشگل سفارش بده و به خدمتکار ها بگو خونه رو تمیز و تزیین کنن
_چشم ...فقط تولد کسیه ؟
+آره تولده
_باشه
ا.ت ویو
رفتم و کارهایی ک ارباب گفت رو انجام دادم و رفتم تو اتاق ارباب
+همه کارها رو کردی ؟
_بله ....
+خوبه ......خودت برو آماده شو
_چشم
رفتم و یه دوش پنج دقیقه ای گرفتم (من هرکاری کنم نمیتونم پنج دقیقه ای دوش بگیرم حداقل باید ۳۰ دقیقه طول بکشه :/)و موهام هم خودم کوتاه کردم تا سر شونه هام (موهاش مثلا تا زانوهاش بوده) یه لباس خوشگل پوشیدم و آرایش ملایم کردم و موهامو حالت دادم و باز گذاشتم و دوتا شاخ سوسکی گذاشتم جلوی صورتم (ابن شاخ سوسکی دیگه خیلی خز شده) و کفش پاشنه بلند پوشیدم و رفتم پایین و روی مبل نشستم
کوک ویو
آماده شدم و رفتم پایین و با دیدن ا.ت دهنم باز موند ....خیلی خیلی خیلی خوشگل شده بود خیلییی زیاااد
+ا.ت ...
_اوه ارباب اومدید
ا.ت ویو
سریع بلند شدم رفتم سمت کوک که نمیدونم چی شد ولی دلم میخواست بوسش کنم
+خی......خیلی.....اهههههه چرا اینقدر اینجوری حرف زدن سخته
_چون ک مغروری....اگر مغرور بودنت رو بزاری کنار میتونی راحت صحبت کنی
+اوکی ...خیلی خوشگل شدی
_(سرخ میشه) م..ممنون
کوک دستشو دور کمرم حلقه کرد و یکی از دستاش رو گذاشت کنار صورتم و صورتشو بهم نزدیک کرد و من خودم زود تر از اون لبامو رو لباش گذاشتم و بوسه کوتاهی رو لباش زدم
دینگ دینگ (صدای زنگ در مثلا)
+اومدن
_من میرم درو باز کنم
ا.ت ویو
در و باز کردم و با دیدن اون فرد پشت در خشکم زد ......
شرایط پارت بعد
۵۰ لایک
۵۰ کامنت(نفری سه تا)
بچه ها شرایط هنوز نرسیده بود ولی به عنوان کادو برای ۳۰۰تا شدنم براتون پارت بعدی رو گذاشتم ❤️
بی زحمت شرایط رو کامل کنید چون ک پارت بعدی خیلی خفنه 😎