از خواب بیدار شدم ساعت سه صبح بود خواستم باز بخوابم
از خواب بیدار شدم. ساعت "سه" صبح بود، خواستم باز بخوابم. ولی هر کاری کردم خوابم نبرد. چراغو روشن کردم و نشستم روی تخت. به دور برم نگاه کردم، به کتاب خونه و به فیلمای کنار میز، نمیشد با کسی حرف بزنی یا پیامی برای کسی بفرستی، سرمو چرخوندم و خوب به دور و برم نگاه کردم، ولی وقت مناسبی برای هیچ کاری نبود، یه زمان هایی هست که مثل ساعت "سه" صبح میمونه! هر کاری میکنی تنهایی و بدتر اینکه "تنهاییتو"... نمیتونی با هیچ چیزی پر کنی.
- ۵.۷k
- ۰۳ آذر ۱۴۰۰
دیدگاه ها (۰)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط