عشق اجباری پارت ۵
عشق اجباری پارت ۵
ویو راوی
تو این یه هفته جین خیلی نگران بود چون جونگ هی اون رو تهدید کرده بود ته ته هم چیزی در این باره به مین سو نگفت
فلش بک
ویو جین
دینگ دینگ ( مثلاً گوشی جین زنگ خورد 😂)
& به مستر کیم
_ چه میخوای
& شنیدم معشوقت هم به اون مهمونی میاد
_ به ربطی نداره عوضی
& چرا ربط داره مواظبش باش
_ توی عوضی هیچ غلطی نمی کنی
ویو مین سو
از مدرسه اومدم دیدم جین رو کاناپه نشسته و خیلی ناراحت و نگرانه ازش هیچی نپرسیدم فقط سلام کردم و رفتم
اوه امروز پروژم رو استاد قبول کرد هورااا
ویو جین
رفتم تو اتاق دیدم مین سو داره رو تخت هی با پایین میپره
_ خدا شفات بده
+ یااا
_😂
پایان فلش بک
جونگ هی ویدیو کال گرفت
اون اون مین سو بود اون قدر زخمی شده بود نه نه امکان نداره
یک دفعه چند نفر رفتن سمتش چشمش رو باز کردن و بعد شروع کردن به زدنش
_ نههههه نزنینش نزنینن
هرچی بخوای بهت میدم
اون مین سو من بود اون قدر داشت کتک میخورد اشکی از چشمم جاری شد شد
& پس از این پل خودتو پرت کن قبلش این قرارداد رو امضا کن که مال و اموالت ماله من میشه
تهیونگ خفه شو عوضی با داد
& اصلا نه پشیمون شدم
بزار یکم غم نداشتم عزیزانت رو بچشی
_ چیکار میخوای بکنی
& اون ساختمون نیمه کار رو میبینی اون جایی هست که مین سو توشه نظرت چیه اگر ساختمون بره هوا
_ اون دهن کثیفتو ببند عوضی با داد
& او نشد دیگه از طرز رفتارت خوشم نیامد
و بوممم
اون ساختمان ترکید
_ نههههههه
جین تو ذهنش
الان مین سو مرد ! همه کسم رفت دیگه نیست این امکان ندارد مین سو تو باید پیش من میموندی من تازه میخواستم بگم چقدر عاشقتم چقدر دلباخته تو هستم نباید اینجوری میرفتی
جونگ هی رفت هرچی بچه ها سعی کردن نتونستن بگیرنش
یه سال بعد
ویو نامجون
تو این یه سال جین خیلی افسرده شده دیگه اون جین قبل نیست سرد تر شده
اون مین سو رو خیلی دوست داشت
کوک ویو
من شک داشتم که مین سو بمیره رفتم دنبال کاراش که دیدم .....
نظر فراموش نشه !
#BTS
#ARMY
#BANGTAN
#bts
#BTS_ARMY
ویو راوی
تو این یه هفته جین خیلی نگران بود چون جونگ هی اون رو تهدید کرده بود ته ته هم چیزی در این باره به مین سو نگفت
فلش بک
ویو جین
دینگ دینگ ( مثلاً گوشی جین زنگ خورد 😂)
& به مستر کیم
_ چه میخوای
& شنیدم معشوقت هم به اون مهمونی میاد
_ به ربطی نداره عوضی
& چرا ربط داره مواظبش باش
_ توی عوضی هیچ غلطی نمی کنی
ویو مین سو
از مدرسه اومدم دیدم جین رو کاناپه نشسته و خیلی ناراحت و نگرانه ازش هیچی نپرسیدم فقط سلام کردم و رفتم
اوه امروز پروژم رو استاد قبول کرد هورااا
ویو جین
رفتم تو اتاق دیدم مین سو داره رو تخت هی با پایین میپره
_ خدا شفات بده
+ یااا
_😂
پایان فلش بک
جونگ هی ویدیو کال گرفت
اون اون مین سو بود اون قدر زخمی شده بود نه نه امکان نداره
یک دفعه چند نفر رفتن سمتش چشمش رو باز کردن و بعد شروع کردن به زدنش
_ نههههه نزنینش نزنینن
هرچی بخوای بهت میدم
اون مین سو من بود اون قدر داشت کتک میخورد اشکی از چشمم جاری شد شد
& پس از این پل خودتو پرت کن قبلش این قرارداد رو امضا کن که مال و اموالت ماله من میشه
تهیونگ خفه شو عوضی با داد
& اصلا نه پشیمون شدم
بزار یکم غم نداشتم عزیزانت رو بچشی
_ چیکار میخوای بکنی
& اون ساختمون نیمه کار رو میبینی اون جایی هست که مین سو توشه نظرت چیه اگر ساختمون بره هوا
_ اون دهن کثیفتو ببند عوضی با داد
& او نشد دیگه از طرز رفتارت خوشم نیامد
و بوممم
اون ساختمان ترکید
_ نههههههه
جین تو ذهنش
الان مین سو مرد ! همه کسم رفت دیگه نیست این امکان ندارد مین سو تو باید پیش من میموندی من تازه میخواستم بگم چقدر عاشقتم چقدر دلباخته تو هستم نباید اینجوری میرفتی
جونگ هی رفت هرچی بچه ها سعی کردن نتونستن بگیرنش
یه سال بعد
ویو نامجون
تو این یه سال جین خیلی افسرده شده دیگه اون جین قبل نیست سرد تر شده
اون مین سو رو خیلی دوست داشت
کوک ویو
من شک داشتم که مین سو بمیره رفتم دنبال کاراش که دیدم .....
نظر فراموش نشه !
#BTS
#ARMY
#BANGTAN
#bts
#BTS_ARMY
۷۸.۸k
۲۶ آبان ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۸)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.