باجی:طول کشید آماده شم.
باجی:طول کشید آماده شم.
مای:هووفف بیا بریم سریع تر
باجی:بریم
همینجور که راه میرفتیم دنبال یه شیرینی فروشی بودیم که 9 صبح باز باشه
مای:میدونستی خیلی درازی؟
باجی:تو خیلی کوتاهی
مای:قانع شدم
باجی:حالا اسمت چیبود؟
مای:سان- کوروکاوا ماینا، اسم تو چیه
باجی:کیسوکه باجی...
مای:تو همون باجی سانه چیفویوعی پس..
باجی:اونو از کجا میشناسی؟
مای:دوست بچگیمه.
باجی:عه.. نمیدونستم
مای:ببین بالاخره یکی داره باز میکنههههه بدووو
بعد از پیدا کردن شیرینی فروشی باجی رو موقع انتخاب کردن کیک مورد نظر عذاب دادم و تو دلم بهش میخندیدم
باجی:زودددد یکییی از اینننن کوفتیاااا روووو انتخابببب کنننننن
مای:این یکی خوشگله..
باجی:خیلی بزرگه
مای:برای دونفر میخام تولد بگیرم. پولشم تو میدی.
باجی:خیلی..
مای:خیلی چی؟ زود باش میخام وقتی از مدرسه اومدن براشون تولد بگیرم میرم از مغازه کناری بادکنک و برف شادی بگیرم. بای بای
باجی:اوییی
مای:هووفف بیا بریم سریع تر
باجی:بریم
همینجور که راه میرفتیم دنبال یه شیرینی فروشی بودیم که 9 صبح باز باشه
مای:میدونستی خیلی درازی؟
باجی:تو خیلی کوتاهی
مای:قانع شدم
باجی:حالا اسمت چیبود؟
مای:سان- کوروکاوا ماینا، اسم تو چیه
باجی:کیسوکه باجی...
مای:تو همون باجی سانه چیفویوعی پس..
باجی:اونو از کجا میشناسی؟
مای:دوست بچگیمه.
باجی:عه.. نمیدونستم
مای:ببین بالاخره یکی داره باز میکنههههه بدووو
بعد از پیدا کردن شیرینی فروشی باجی رو موقع انتخاب کردن کیک مورد نظر عذاب دادم و تو دلم بهش میخندیدم
باجی:زودددد یکییی از اینننن کوفتیاااا روووو انتخابببب کنننننن
مای:این یکی خوشگله..
باجی:خیلی بزرگه
مای:برای دونفر میخام تولد بگیرم. پولشم تو میدی.
باجی:خیلی..
مای:خیلی چی؟ زود باش میخام وقتی از مدرسه اومدن براشون تولد بگیرم میرم از مغازه کناری بادکنک و برف شادی بگیرم. بای بای
باجی:اوییی
۳.۱k
۰۶ شهریور ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۹)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.