|•عشق و قمار💔🙂•|
|•عشق و قمار💔🙂•|
#PART_21
#رها
خیلی خورده بودم تو حال خودم نبودم چشام تار میدید...
فقط صدای طاهارو شنیدم که بلندم کرد و گذاشتم تو ماشین...
نمیدونم چم شده بود دلم میخاس با طاها باشم اون شبو...
وقتی تو بغلش بودم لبامو گزاشتم رو لباشو خوردم
#طاعا
شوکه شدم نمیدونستم چیکار کنم اما با این حرکات رها خیلی تحریک شدم...
لباشو مک میزدم اونم کلی همراهی میکرد نمیدونستم چیکار میکردم اما فق میخام لذت ببرم...
از تو بغلم درآوردمشو گذاشتمش رو تخت...
خودمم روش خیمه زدم رفتم سمت گردنش
و مک زدم...
دلش میخاس ادامه بدم اما خب اگه بعدا ی چیزی بشه بدبخت میشه...
لباشو یکم دیگه خوردمو دیگه ادامه ندادم
اما دستمو کشید که ادامه بدم نه طاها خودتو کنترل کن...
از اتاق اومدم بیرون رهام خابید...
•ادامه دارد💦🤍•
•انرژی کامنت💜🌸•
sagar🥰🥰
#PART_21
#رها
خیلی خورده بودم تو حال خودم نبودم چشام تار میدید...
فقط صدای طاهارو شنیدم که بلندم کرد و گذاشتم تو ماشین...
نمیدونم چم شده بود دلم میخاس با طاها باشم اون شبو...
وقتی تو بغلش بودم لبامو گزاشتم رو لباشو خوردم
#طاعا
شوکه شدم نمیدونستم چیکار کنم اما با این حرکات رها خیلی تحریک شدم...
لباشو مک میزدم اونم کلی همراهی میکرد نمیدونستم چیکار میکردم اما فق میخام لذت ببرم...
از تو بغلم درآوردمشو گذاشتمش رو تخت...
خودمم روش خیمه زدم رفتم سمت گردنش
و مک زدم...
دلش میخاس ادامه بدم اما خب اگه بعدا ی چیزی بشه بدبخت میشه...
لباشو یکم دیگه خوردمو دیگه ادامه ندادم
اما دستمو کشید که ادامه بدم نه طاها خودتو کنترل کن...
از اتاق اومدم بیرون رهام خابید...
•ادامه دارد💦🤍•
•انرژی کامنت💜🌸•
sagar🥰🥰
۳۵.۳k
۱۵ فروردین ۱۴۰۰
دیدگاه ها (۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.