پارت

پارت ۴۶
توی اتاق

لنی کوک مراقبم هستی(با حالت خواب‌آلود )
کوک پیشونی لنی رو میبوسه و میگه
کوک تا آخر عمرم
*لنی رو میزاره و میره برون *
کوک:میشه حرف بزنیم
همه:اره
کوک ماجرارو تعریف میکنه
سان ها : نمیدونی اسم اونا چی بودن
کوک :اسم دختر بورام و پسر سوهو
جینا و سان ها یه نگاه به هم کردن
جینا اینا دختر و پسر خاندان شین دشمن های ما هستن و ازشون هم بید نبود
مینسو سر اتفاق ۲۵ جولای
سان ها اره
جیهون پس باید مراقب باشی
سان ها خاندان شین از کجا فهمیدن
کوک لورا میگفت که بورام خیلی ازش درباره مهمونی می‌پرسید
جینا از کجا میدونست
کوک نمیدونم
جیهون مس من باب بادیگارد ها هماهنگ کنم
سان ها اره
مینسو خب پس اوکیه
جیهون پس ما فعلا بریم
مینسو و کوک باشه

<دم در>
جیهون پس سان ها من درباره بادیگارد هماهنگ میکن
سان ها باشه پس
مینسو کوک و جیهون خدافظ
جینا سان ها خدافظ
* *پرش زمانی به روز مهمونی *
* ______________________
#فیک #فیک_بی_تی_اس #فیک_تهیونگ #فیک_جونگ_کوک #فیک_از_جونگکوک #فیکشن #رمان_از_بی_تی_اس #رمان_تهیونگ #چندپارتی #تک_پارتی #رمان #تهیونگ #جونگکوک #لنی #لورا #فیک #فیک_بی_تی_اس #فیک_تهیونگ #فیک_جونگ_کوک
دیدگاه ها (۱)

پارت ۴۷ *پرش زمانی به روز مهمونی *ویو لنی صب ساعت ۸ پاشدم رف...

پارت ۴۸ ویو راوی بد از چند مین جونگ کوک و لنی میرسن جونگ کوک...

پارت ۴۵*توی رستوران *نکته قسمت وی ال پی هستن جین سفارش بدیمه...

پارت۴۴مدرسه وارثان۵ مین بدلنی من آماده امکوک بریم لنی بریمکو...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط