چند پارتی وقتی بهت خیانت کرد
چند پارتی وقتی بهت خیانت کرد
پارت ۲
ات: هیج وقت فراموش نمیکنم بهم کفتی هر*ه (گریه)
کوک: برو بیرووون (داد) <
ات رفت و ساکشو جمع کرد و از خونه خارج شد
ات: اشکام بند نمیومد چرا اینکارو کردی هق چطور کسی که همیشه میگفت تو زندگیمی و هق برات می میرم و هیج هقق وقت بهت اسیب نمیزنم و برای زخم هات مرحم میشم هق الان خودش بهم اسیب زده بود
من هیچی برات کم نزاشتم اقایه جئون
من همیشه عاشقت بودم و هستم
اصلا امشب کجا برم؟
اها میرم خونه دوستم یونا
یونا: الو سلام خوبی
ات: یو یو نا تروخدا کمکم کن(نفس نفس زدن بخاطر گریه)
یونا: چی شده مگه؟ چرا گریه میکنی عزیزم
ات: اومدم هق خونت بهت هق میگم
(پرش زمانی یک هفته بعد)
ات ویو
الان یک هفته از روزی کع کوک بهم خیانت کرده گذشته منم تصمیم گرفتم بجایه گریه ازش انتقام بگیرم
یه پیام برایه گوشیم اومد نکاهش کردم
چی چی امکان نداره کوک بهم پیام داده که فردا بیا دادگاه برا طلاق بی اختیار اشکام رویه گونم میریختن ام اما من باید قوی باشم و بهش ثابت کنم که اشتباه کرده
میخوام از اون لونا (همون دختر عنه) اطلاعات بدست بیارم و ببینم که چطوری رابطه منو با کوک خراب کرده
داداشم تهیونگ یه دوست داره که هکره
زنک زدم ته
تهیونگ: الو چه عجب یادی از داداشت کردی کوک چطوره؟
با یاداوری کوک دوباره گریم گرفت
ات: تهیونگ هققق
تهیونگ: چی شده داداشی قربونت بره (یه دونه از این داداشا 🥲)
ات: کوک هقق بهم خیانت هقق کرده
تهیونگ: چیییی
ات: میخوام به دوستت بگی که از یکی برام اطلاعات جمع کنه......
شرط پارت بعد ۱۵ لایک
پارت ۲
ات: هیج وقت فراموش نمیکنم بهم کفتی هر*ه (گریه)
کوک: برو بیرووون (داد) <
ات رفت و ساکشو جمع کرد و از خونه خارج شد
ات: اشکام بند نمیومد چرا اینکارو کردی هق چطور کسی که همیشه میگفت تو زندگیمی و هق برات می میرم و هیج هقق وقت بهت اسیب نمیزنم و برای زخم هات مرحم میشم هق الان خودش بهم اسیب زده بود
من هیچی برات کم نزاشتم اقایه جئون
من همیشه عاشقت بودم و هستم
اصلا امشب کجا برم؟
اها میرم خونه دوستم یونا
یونا: الو سلام خوبی
ات: یو یو نا تروخدا کمکم کن(نفس نفس زدن بخاطر گریه)
یونا: چی شده مگه؟ چرا گریه میکنی عزیزم
ات: اومدم هق خونت بهت هق میگم
(پرش زمانی یک هفته بعد)
ات ویو
الان یک هفته از روزی کع کوک بهم خیانت کرده گذشته منم تصمیم گرفتم بجایه گریه ازش انتقام بگیرم
یه پیام برایه گوشیم اومد نکاهش کردم
چی چی امکان نداره کوک بهم پیام داده که فردا بیا دادگاه برا طلاق بی اختیار اشکام رویه گونم میریختن ام اما من باید قوی باشم و بهش ثابت کنم که اشتباه کرده
میخوام از اون لونا (همون دختر عنه) اطلاعات بدست بیارم و ببینم که چطوری رابطه منو با کوک خراب کرده
داداشم تهیونگ یه دوست داره که هکره
زنک زدم ته
تهیونگ: الو چه عجب یادی از داداشت کردی کوک چطوره؟
با یاداوری کوک دوباره گریم گرفت
ات: تهیونگ هققق
تهیونگ: چی شده داداشی قربونت بره (یه دونه از این داداشا 🥲)
ات: کوک هقق بهم خیانت هقق کرده
تهیونگ: چیییی
ات: میخوام به دوستت بگی که از یکی برام اطلاعات جمع کنه......
شرط پارت بعد ۱۵ لایک
۲۰.۲k
۲۴ تیر ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۳۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.