پارت ۱۳

چانیول:خیلی خوب دیگه برو بیرون و به بغیه کارت برس تا اعصبانی نشدم و نظرم عوض نشده
مین سو:بله بله چشم رییس چان الان میرم
بعد از اتاق اومدم بیرون یه نفس عمیق کشیدم بعد رفتم تو آبدار خونه و غرغر کردم جوری که کسی نشنوه
مین سو:پسره ی از خود راضی حیف نیست تو اجغال پسررییس پارک شدی واقعا که
بعد هم دهنمو کج کردم و اداشو در آوردم
مین سو:منوهمه اینجا رییس چان صدا میزنن بدم از این کلمه میاد بدم از اون کلمه میاد ن ن ن ن
که یه دفعه یه صدایی منو به خودم آورد چیا بود
چیا:داشتی ادای کیو در میاوردی
مین سو:چی..ه.ه..هیچکی من ادای کسیرو در نمیاوردم
چیا:شایدم من خیالاتی شدم
مین سو:شاید
بعداز اونجا اومدیم بیرون رفتیم سر میزمون و رفتیم سراغ کارامون وای خدای من میزش با وجود اینکه تو اون اتاق بود بازم روبروی من بود دوست داشتم او لحظه برم اون پسره از خود راضی رو خفه کنم اما نباید کار به اون خوبی رو از دست میدادم هرجوری شد خشممو کنترل کردم و سراغ کارام رفتم ....

ادامه دارد

ببخشید بچه ها من امتحانام شروع شده دیگه زیاد وقت نمیکنم بنویسم باید همش درس بخونم
امید وارم دوست داشته باشید
نظر یادتون نره بدید

دوستون دارم
ممنونم ازتون کیوتیام😊