کاش می شد بچگی رازنده کرد

کاش می شد بچگی رازنده کرد
کودکی شد؛ کودکانه گریه کرد

شعر " قهر قهرم تا قیامت " را سرود
آن قیامت که دمی بیشتر نبود

فاصله با کودکی ، باما چه کرد…؟
کاش می شد بچگانه خنده کرد

کاش می شد خنده را تدریس کرد
کارگاه خوشدلی تاًسیس کرد

کاش می شد عشق را تعلیم داد
نا امیدان را امید و بیم داد

کاش می شد همچو آواز خوش یک دوره گرد
زندگی را بار دیگر دوره کرد...




کاش......
دیدگاه ها (۳)

تا نفس ناگزیر ، با من است، بی تو ماندن را دم نمی زنم !پا به ...

کاش خیاطِ بهتری بودی این تنهایی به تنم زار میزند و جیب هایش ...

کودکم کودک بمان دنیا بزرگت میکندبره باشی یا نباشی گرگ گرگت م...

ﺳﺮﺩﯼ ﺑﻬﻤﻦ, ﻧﻪ ﭘﺎﻟﺘﻮ ﻻﺯﻡ ﺩﺍﺭﺩ ﻧﻪ ﺷﺎﻝ ...ﺣﺮﻡ ﻧﻔﺲ ﻫﺎﯼ ﺗﻮ ﺭﺍ ﻣﯿﺨ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط