گفت پیریدردبی درمان بگیری بچه جان

گفت پیری:درد,بی درمان بگیری بچه جان
او دعای کارسازی کرد و من عاشق شدم


#فرامرز_عرب_عامری
دیدگاه ها (۹)

بیقرار آمدی اما به قراری که نبود ماه شهناز شدی در شب تاری ک...

گفته بودم به کسی عشق نخواهم ورزید آمدد و همه فرضیه ها ریخت ب...

هفت میلیارد نفر دور همند اما باز برترین دغدغه نوع بشر تنهایی...

لبخند مرا بَس بود آغوش لِهَم می کردآن بوسه مرا می کُشت لب مُ...

تا ز سر عشق سرگردان شدمغرقهٔ دریای بی پایان شدمچون دلم در آت...

#تاسیان

ناز پروده ے عشق تو شدم جان منےدرد خود با کہ بگویم کہ تو درما...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط