ویو کوک

ویو کوک
وای خدا با دیدنش تو دلم عروسی بود
انگار پوستش سفید تر شده و لباش خوشگل واییی
ات: چرا دس از سرم بر نمیداری؟( بغض
کوک: شاید برا اینکه دیوونه بار عاشقم کردی بد الان میگی دس لز سرت بردارم
ات:..
کوک: ن خانونی این خبرا نیس
کوک: پاشو لباساتو عوض کن و همینطور تو جویی
ات: نمیخواد من بات جایی نمیام
کوک: بلند تر بگو نشنیدم
ات: .. م.من
کوک: چی
ات: هیچی
کوک: اصلا با همین لباس بیا
کوک: تهیونگ جویی با تو
ته: اوکی
‌رفتم تو ماشن منتظر بودم وای خدا دلرم دیوونه میشم
که ات و جوییو اوردن تهیونگ بقل من نشست و ات روبروم جویی بقل ات
کوک: تعریف کن
ات: چیو
کوک: از بچه یی که مرد از این ۶ ماه دور بودنت
اا: .. بچه؟(گریه
کوک: ارع ولی چت شد؟
ات: میشه بگی قراره چطوری محوم کنی
کوک: منظورت چیه
ات: خب بچت مرد صد درصد نفرت شدیدی ازم داری
________
بچه ها خسته شدم