ویو کوک
ویو کوک
واسا ادمت کنم اتو نشوندم رو پاموو شرو کردم با کیس رفتن باش خیلی تکون میخورد که فراره کنه ولی دیگه دیره
ویو ات
یجور لبامو مک میزد انگار اتش داره
ویو کوک
وای وقتی لباش بم خورد از خود بیخود شدم و فقط ب فکر این بودم برسیم خونه
هعی بم مشت میزد ولی ن ولش نمیکنم
بد ۵ دقیقه که اش نفس نفس میزد
کوک : ایشالله برسیم بت کامل با رسم شکل یا اوری میکنم تو برا کی
ات: تو ی دیوونه یی(گریه
کو: اره ب لطف تو و اون عشق لعنتیت دیوونه شدم
ات: من دیگه دوست نداارم
کوک: کم رو مخم بروو
ات: ...
کوک: جرعت داری ی کلمه چرت و پرت بگو که دوباره حاملت کنم
ات:___
وقتی رسیدیم ساعت ۷ بود حدودا
ات: ایی کمر
کوک: ب خونه خوش امدی خانم جعون
ات: جویی کو
کوک: الان میان
وقتی جویی امد خیلی کلافه بود
کوک: برید داخل
تهیونگ تو ام بیا
وای خدا همچی عین قبلا بودد
ویو ات
ات: خب باید چیکار کنم
اجوما: سلام دخترم
ات: عه اجوما بر گشتی
اجوما : اره
ات: من برم اتاقم وببینم
وقتی رفتم سمت اتاق پشمام ریخ این چه وضع
واسا ادمت کنم اتو نشوندم رو پاموو شرو کردم با کیس رفتن باش خیلی تکون میخورد که فراره کنه ولی دیگه دیره
ویو ات
یجور لبامو مک میزد انگار اتش داره
ویو کوک
وای وقتی لباش بم خورد از خود بیخود شدم و فقط ب فکر این بودم برسیم خونه
هعی بم مشت میزد ولی ن ولش نمیکنم
بد ۵ دقیقه که اش نفس نفس میزد
کوک : ایشالله برسیم بت کامل با رسم شکل یا اوری میکنم تو برا کی
ات: تو ی دیوونه یی(گریه
کو: اره ب لطف تو و اون عشق لعنتیت دیوونه شدم
ات: من دیگه دوست نداارم
کوک: کم رو مخم بروو
ات: ...
کوک: جرعت داری ی کلمه چرت و پرت بگو که دوباره حاملت کنم
ات:___
وقتی رسیدیم ساعت ۷ بود حدودا
ات: ایی کمر
کوک: ب خونه خوش امدی خانم جعون
ات: جویی کو
کوک: الان میان
وقتی جویی امد خیلی کلافه بود
کوک: برید داخل
تهیونگ تو ام بیا
وای خدا همچی عین قبلا بودد
ویو ات
ات: خب باید چیکار کنم
اجوما: سلام دخترم
ات: عه اجوما بر گشتی
اجوما : اره
ات: من برم اتاقم وببینم
وقتی رفتم سمت اتاق پشمام ریخ این چه وضع
۲۸.۹k
۱۷ فروردین ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۴۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.