اتفاق جالب p3
اتفاق جالب p3
از زبان راوی:
بعد از مدتی وقتی اعضای گروه سولار برای رفتن ب فیلیپین پرواز داشتن اتفاقی با گروه بی تی اس توی هواپیما با هم دیدار میکنن و اونجا بیشتر با هم آشنا میشن و جان سو عشقشو ب سولار اعتراف میکنه و سولارم قبولش میکنه ولی تو این مدت کوک هم عاشقش میشه ولی دیگه خیلی دیره تا اینکه روز عروسی جان سو و سولار دوست دختر قبلی جان سو میاد و میگه ک ازش حاملست و سولار اون موقع خیلی عصباینو ناراحته چرا که جان سو راجبش چیزی نگفته بود پس از تالار بیرون میره اشک میریزه و میدوعه بی خبر از اطرفش بی خبر از آیندش ک مرگش در راهه فقط میدوعه همون لحظه کوک اونو میبینه و متوجه میشه که چ اتفاقی افتاده ولی سولار حواسش ب اطرافش نبود ک ی کامیون با باری سنگین داره میاد سمتش کوک بدو بدو میره طرفش سولارو هول میده اونطرف ولی سولار با اون کفشای پاشنه دار پاش پیچ میخوره میوفته زمین.صورتش میسوخت ولی کوک چی؟
یاح یاح برین تو خماری
لایک و کامنت یادتون نره
از زبان راوی:
بعد از مدتی وقتی اعضای گروه سولار برای رفتن ب فیلیپین پرواز داشتن اتفاقی با گروه بی تی اس توی هواپیما با هم دیدار میکنن و اونجا بیشتر با هم آشنا میشن و جان سو عشقشو ب سولار اعتراف میکنه و سولارم قبولش میکنه ولی تو این مدت کوک هم عاشقش میشه ولی دیگه خیلی دیره تا اینکه روز عروسی جان سو و سولار دوست دختر قبلی جان سو میاد و میگه ک ازش حاملست و سولار اون موقع خیلی عصباینو ناراحته چرا که جان سو راجبش چیزی نگفته بود پس از تالار بیرون میره اشک میریزه و میدوعه بی خبر از اطرفش بی خبر از آیندش ک مرگش در راهه فقط میدوعه همون لحظه کوک اونو میبینه و متوجه میشه که چ اتفاقی افتاده ولی سولار حواسش ب اطرافش نبود ک ی کامیون با باری سنگین داره میاد سمتش کوک بدو بدو میره طرفش سولارو هول میده اونطرف ولی سولار با اون کفشای پاشنه دار پاش پیچ میخوره میوفته زمین.صورتش میسوخت ولی کوک چی؟
یاح یاح برین تو خماری
لایک و کامنت یادتون نره
۱۷.۰k
۲۲ شهریور ۱۴۰۱
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.