سیمین بهبهانی

سیمین بهبهانی:


یا رب مرا یاری بده ، تا سخت آزارش کنم
هجرش دهم ، زجرش دهم ، خوارش کنم ، زارش کنم
از بوسه های آتشین ، وز خنده های دلنشین
صد شعله در جانش زنم ، صد فتنه در کارش کنم
در پیش چشمش ساغری ، گیرم ز دست دلبری
از رشک آزارش دهم ، وز غصه بیمارش کنم
بندی به پایش افکنم ، گویم خداوندش منم
چون بنده در سودای زر ، کالای بازارش کنم
گوید میفزا قهر خود ، گویم بخواهم مهر خود
گوید که کمتر کن جفا ، گویم که بسیارش کنم
هر شامگه در خانه ای ، چابکتر از پروانه ای
رقصم بر بیگانه ای ، وز خویش بیزارش کنم
چون بینم آن شیدای من ، فارغ شد از احوال من
منزل کنم در کوی او ، باشد که دیدارش کنم
دیدگاه ها (۱)

جواب ابراهیم صهبا:یارت شوم ، یارت شوم ، هر چند آزارم کنینازت...

جواب سیمین بهبهانی:گفتی شفا بخشم تو را ، وز عشق بیمارت کنمیع...

به یاد روز های رفته می گریم که می دانم به پای من نمی مانی و ...

خلخالی از بوسه می بستم به پایتاگر اینجا بودیو طعم تازه می گر...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط