Part 11
Part 11
(ویو ات )
با صدای زنگ گوشیم از خواب بیدار شدم جواب دادم
ات: بله (کیوت و خوابالو )
کوک: بیبی عااا نههه منظورم ات بود اها خوبی
ات :اره
کوک: میگم من بیرون خونتم کی میای
ات: ودف چییی
کوک: آماده نیستی
ات :چرا چرا امادم دارم میام خدافظظظ
کوک:( خنده) کی رو میخوای گول بزنی
ات :خاک تو سرم یادم رفت
(ویو ات )
سریع رفتم لباسامو پوشیدم و لباس ساحلی مو برداشتم موهام رو هم شونه کردم و رفتم پایین کوک منتظرم بود
ات: سلاممم😁😁
کوک: اومم دیر کردی
ات :حیحی ببخشید( خیلی کیوت )
کوک: کیوتتتتتت( تو ذهنش)
کوک ؛(خنده دختر کش)
کوک: هه اشکالی نداره (باصدای بم جذابب)
ات :عررر چه جژژژاااابببب( آروم)
کوک :شنیدم چی گفتی
ات :من چیزی نگفتم (خجالت )
کوک: اره داشتی میگفتی عرر چه جذابه خودم میدونم خیلی جذابم
ات :خیلیی
کوک: یعنی جذاب نیستم
ات :من اینو نگفتم
کوک :چرا همینو گفتی هعیی من جذاب نیستم
ات :چرا جذابی
کوک: گلیلیلیلییی
ات :(تعجب میکنه)
کوک: اهمم منظورم این بود که مرسی
ات :بله کاملا منظورتو فهمیدم
کوک: کمتر حرف بزن بچه رسیدیم
ات: بچه خودتیییی
کوک: پس اگه من بچم تو کیی
ات: اومم خب من بزرگم
کوک: منطقی بود
ات :چرا اینجا کسی نیست
کوک :چون ساحل شخصیمه
ات :جانممم مال خودته
کوک: اره
ات :نایس
کوک: بیا بریم تو آب
ات :خب من لباسامو کجا عوض کنم
کوک: توی اون اتاقک ها
ات: اومم
(ویو کوک )
ات رفت لباسشو عوض کنه منم لباسم رو عوض کردم یه شلوارک پوشیدم دیگه تیشرت نپوشیدم منتظر بودم ات بیاد بیرون وقتی اومد بیرون دیدم با یه مایو تقریبا باز اومده بود اون بدن سفیدش خیلی تحریک کننده بود ولی خودمو کنترل کردم
(ویو ات )
رفتم مایو م رو بپوشم که یهو دیدم اشتباهی مایو بازم رو آوردم چاره جز پوشیدنش نداشتم پس پوشیدمش و رفتم بیرون دیدم کوک بدون لباس بود فقط یه شلوارک پوشیده بود یه نگاه به سیکس پک هاش کردم و گفتم
ات :چه ددیه( آروم )
کوک :میخوای بریم تو آب
ات :اوهوم
(ویو ات)
وقتی رفتیم تو آب..........
(ویو ات )
با صدای زنگ گوشیم از خواب بیدار شدم جواب دادم
ات: بله (کیوت و خوابالو )
کوک: بیبی عااا نههه منظورم ات بود اها خوبی
ات :اره
کوک: میگم من بیرون خونتم کی میای
ات: ودف چییی
کوک: آماده نیستی
ات :چرا چرا امادم دارم میام خدافظظظ
کوک:( خنده) کی رو میخوای گول بزنی
ات :خاک تو سرم یادم رفت
(ویو ات )
سریع رفتم لباسامو پوشیدم و لباس ساحلی مو برداشتم موهام رو هم شونه کردم و رفتم پایین کوک منتظرم بود
ات: سلاممم😁😁
کوک: اومم دیر کردی
ات :حیحی ببخشید( خیلی کیوت )
کوک: کیوتتتتتت( تو ذهنش)
کوک ؛(خنده دختر کش)
کوک: هه اشکالی نداره (باصدای بم جذابب)
ات :عررر چه جژژژاااابببب( آروم)
کوک :شنیدم چی گفتی
ات :من چیزی نگفتم (خجالت )
کوک: اره داشتی میگفتی عرر چه جذابه خودم میدونم خیلی جذابم
ات :خیلیی
کوک: یعنی جذاب نیستم
ات :من اینو نگفتم
کوک :چرا همینو گفتی هعیی من جذاب نیستم
ات :چرا جذابی
کوک: گلیلیلیلییی
ات :(تعجب میکنه)
کوک: اهمم منظورم این بود که مرسی
ات :بله کاملا منظورتو فهمیدم
کوک: کمتر حرف بزن بچه رسیدیم
ات: بچه خودتیییی
کوک: پس اگه من بچم تو کیی
ات: اومم خب من بزرگم
کوک: منطقی بود
ات :چرا اینجا کسی نیست
کوک :چون ساحل شخصیمه
ات :جانممم مال خودته
کوک: اره
ات :نایس
کوک: بیا بریم تو آب
ات :خب من لباسامو کجا عوض کنم
کوک: توی اون اتاقک ها
ات: اومم
(ویو کوک )
ات رفت لباسشو عوض کنه منم لباسم رو عوض کردم یه شلوارک پوشیدم دیگه تیشرت نپوشیدم منتظر بودم ات بیاد بیرون وقتی اومد بیرون دیدم با یه مایو تقریبا باز اومده بود اون بدن سفیدش خیلی تحریک کننده بود ولی خودمو کنترل کردم
(ویو ات )
رفتم مایو م رو بپوشم که یهو دیدم اشتباهی مایو بازم رو آوردم چاره جز پوشیدنش نداشتم پس پوشیدمش و رفتم بیرون دیدم کوک بدون لباس بود فقط یه شلوارک پوشیده بود یه نگاه به سیکس پک هاش کردم و گفتم
ات :چه ددیه( آروم )
کوک :میخوای بریم تو آب
ات :اوهوم
(ویو ات)
وقتی رفتیم تو آب..........
۵۲.۹k
۱۱ فروردین ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۵۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.