ادعای عشق دارم

ادعای عشق دارم ،
لعنتی ، بازی که نیست !

زندگی فالوده اعلای
شیرازی که نیست !

این طپش های دل
من مطمئنا از سر ِ

واژه بازی ، جمله سازی،
شعر پردازی که نیست
دیدگاه ها (۵۸)

بعد مرگم بنویسید غزل خوان مردمشاعر درد شدم با لب خندان مردمخ...

من گم شده ام هرچه بگردی خبری نیستجز این دو سه تا شعر که گفتم...

موجود بی آزاری هستمکار می کنم ، قصه می خوانمشعر می نویسم ......

این منم ؛ خون جگر از بدِ دوران خوردهمرد رندی که رکب های فراو...

..من اگر مستت شوم بانو، تو جامم میشوی؟هرچه دارم نذر چشمانت، ...

بقای عشق باورم نیست ولی عشق تو پایانم شدرفتی و خاک من آغشته ...

عشق ( درد بی پایان)

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط