ارباب🫀
ارباب🫀
پارت۱٠
*مکس درو با لگد باز کرد*
مکس: سلام عشق دلم *پوزخند زد*
هانا: اسکل تو اینجا چیکار میکنی
مکس: اومدم با خودم ببرمت خونه ام
هانا: نکنه دلت کتک بیشتر میخواد
مکس: ایندفعه بهت اجازه نمیدم خوشگله
جیمین: هی مرتیکه حرف دهنتو بفهم تو دیگه کی هستی *عصبانی*
مکس: من خاطر خواه هانا هستم مکس
جیمین: منم دوست پسرشم *پوزخند*
*مکس هانا رو روی شونه هاش گذاشتش و گفت*
مکس: دیگه نیست
*هانا رو برد*
جیمین: عوضی تو کی باشی که عشقم رو از جلوی چشمم بدزدی *جیمین خیلی عصبانی بود قرمز شده بود*
*جیمین با کمک یه هکر مکس رو ردیابی کرد و به سمت مقصد میرفت با ۲۰ ماشین مشکی همراه آدم ها و بادیگارداش *
(در همین حال پیش هانا و مکس)
هانا: عوضی ولم کن چه کاری به من داری خل شدی
مکس: دارلینگ دلم برات تنگ شده بود
هانا: خفه شو
________________________
خب بچه ها بابت تاخیر خیلی زیاد معذرت میخوام ببخشین واقعا و لطفا حمایت کنید🙂🧸
پارت۱٠
*مکس درو با لگد باز کرد*
مکس: سلام عشق دلم *پوزخند زد*
هانا: اسکل تو اینجا چیکار میکنی
مکس: اومدم با خودم ببرمت خونه ام
هانا: نکنه دلت کتک بیشتر میخواد
مکس: ایندفعه بهت اجازه نمیدم خوشگله
جیمین: هی مرتیکه حرف دهنتو بفهم تو دیگه کی هستی *عصبانی*
مکس: من خاطر خواه هانا هستم مکس
جیمین: منم دوست پسرشم *پوزخند*
*مکس هانا رو روی شونه هاش گذاشتش و گفت*
مکس: دیگه نیست
*هانا رو برد*
جیمین: عوضی تو کی باشی که عشقم رو از جلوی چشمم بدزدی *جیمین خیلی عصبانی بود قرمز شده بود*
*جیمین با کمک یه هکر مکس رو ردیابی کرد و به سمت مقصد میرفت با ۲۰ ماشین مشکی همراه آدم ها و بادیگارداش *
(در همین حال پیش هانا و مکس)
هانا: عوضی ولم کن چه کاری به من داری خل شدی
مکس: دارلینگ دلم برات تنگ شده بود
هانا: خفه شو
________________________
خب بچه ها بابت تاخیر خیلی زیاد معذرت میخوام ببخشین واقعا و لطفا حمایت کنید🙂🧸
۶.۶k
۲۴ مهر ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۸)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.