«پارت ۲»
«پارت ۲»
ات: چ....چیکار میکنی
جیمین: فقط ساکت باش
ات: دیدم سرشو برد تو گردنم نفسای گرمش میخورد به گردنم و این باعث میشد که بدنم مور مور بشه
ات: میشه بس کنی
یه مارک دردناکی رو گردنم گذاشت که باعث شد ناله ای بکنم
جیمین: ه تازه اولاشه تو فقط با اومدنتبه امارت من باعث میشی که من سرحال بشم اونم فقط از یه طریق که هر دختری بلدع خوب انجامش بده
ات: کم کم داشتم از زندگی که دارم خسته میشدم یهو متوجه شدم که روی یه چیز سفت نشستم وقتی خم شدم که ببینم چیه با چیزی که دیدم رنگم پرید ا...اون تحریک شده بود من میترسیدم که بلایی سرم بیاره
داشتم به این کار بابام فک میکردم که با وایسادن ماشین سرم خورد به پنجره ماشین آخی از درد گفتم که بهم خندید
ات: یااااا خنده داره
جیمین: بهتره با اربابت درست صحبت کنی درسته الان کاریت ندارم اما امشب به حسابت میرسم حالا هم پیاده شو
ات: چ....چشم ار...ارباب
همین که پیاده شدم یه دختره اومد و اون پسره رو بغل کرد
سویا: ددی جونم این هرزه کیه آوردیش اینجا
جیمین: این هیچی ندیمت جدیده
سویا: اها هوی هرزه بیا اینجا
ات: چ..چی الان اون به من گفت هرزه به خودش میاد که به هفت میلیارد آدم این جهان داده بعد به من میگه هرزه(عکسشون رو میزارم اسلاید اول ات اسلاید دوم سویا)
رفتم ببینم چی میگه
سویا: سلامت کو
ات: هوفی از سر کلافگی کشیدمو سلام کردم
سویا: پس موش کوچولو حرف زدنم بلده اسمت چیه و چند سالته
ات: اول که بع من نگو موش کوچولو دوم به تو هبچ ربطی نداره که اسمم چیه
جیمین: هوی موش کوچولو بهتره اینجوری زبون درازی نکنی انگار نفهمیدی با کی طرفی
سویا: ددی کی میخوای این موش موزی رو آدم کنی
جیمین: امشب آدمش میکنم.....
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ☆♡☆ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
بچه ها متاسفانه رفتم گالریم رو ببینم دیدم کلا فیلم هام و عکس هام پاک
شده💔🥺
شرط😮💨
۱۵ لایک❤
۱۰ کامنت💌
ات: چ....چیکار میکنی
جیمین: فقط ساکت باش
ات: دیدم سرشو برد تو گردنم نفسای گرمش میخورد به گردنم و این باعث میشد که بدنم مور مور بشه
ات: میشه بس کنی
یه مارک دردناکی رو گردنم گذاشت که باعث شد ناله ای بکنم
جیمین: ه تازه اولاشه تو فقط با اومدنتبه امارت من باعث میشی که من سرحال بشم اونم فقط از یه طریق که هر دختری بلدع خوب انجامش بده
ات: کم کم داشتم از زندگی که دارم خسته میشدم یهو متوجه شدم که روی یه چیز سفت نشستم وقتی خم شدم که ببینم چیه با چیزی که دیدم رنگم پرید ا...اون تحریک شده بود من میترسیدم که بلایی سرم بیاره
داشتم به این کار بابام فک میکردم که با وایسادن ماشین سرم خورد به پنجره ماشین آخی از درد گفتم که بهم خندید
ات: یااااا خنده داره
جیمین: بهتره با اربابت درست صحبت کنی درسته الان کاریت ندارم اما امشب به حسابت میرسم حالا هم پیاده شو
ات: چ....چشم ار...ارباب
همین که پیاده شدم یه دختره اومد و اون پسره رو بغل کرد
سویا: ددی جونم این هرزه کیه آوردیش اینجا
جیمین: این هیچی ندیمت جدیده
سویا: اها هوی هرزه بیا اینجا
ات: چ..چی الان اون به من گفت هرزه به خودش میاد که به هفت میلیارد آدم این جهان داده بعد به من میگه هرزه(عکسشون رو میزارم اسلاید اول ات اسلاید دوم سویا)
رفتم ببینم چی میگه
سویا: سلامت کو
ات: هوفی از سر کلافگی کشیدمو سلام کردم
سویا: پس موش کوچولو حرف زدنم بلده اسمت چیه و چند سالته
ات: اول که بع من نگو موش کوچولو دوم به تو هبچ ربطی نداره که اسمم چیه
جیمین: هوی موش کوچولو بهتره اینجوری زبون درازی نکنی انگار نفهمیدی با کی طرفی
سویا: ددی کی میخوای این موش موزی رو آدم کنی
جیمین: امشب آدمش میکنم.....
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ☆♡☆ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
بچه ها متاسفانه رفتم گالریم رو ببینم دیدم کلا فیلم هام و عکس هام پاک
شده💔🥺
شرط😮💨
۱۵ لایک❤
۱۰ کامنت💌
۱۸.۸k
۲۸ بهمن ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.