تک پارتی
تک پارتی
وقتی بدون اجازش میری بیرون
ا.ت:صبح از خواب بلند شدم دیدم تهیونگ نیست رفتم بیرون دیدم داره میره سرکار
ا.ت:میری سرکار؟ تهیونگ :اره بیبی
تهیونگ: بایی
ا.ت: بایی
ا.ت ویو:
یه دوش ۲۰ مینی گرفتم اومدم بیرون موهامو خشک کردم به آرایش لایت کردم لباس پوشیدم رفتم صبحونه خوردم و از خونه زدم بیرون و به سمت کافه حرکت کردم(با دوستاش قرار داشته اما تهیونگ نمیدونه)
ا.ت:خبب رسیدیممم عه اپن مینا نیستت
مینا:سلام ا.ت عزیزم
ا.ت:سلام مینجیاااا
مینا:بیا بریم تو بقیه بچه ها هم اومدن
ا.ت:اوکی
پرشزمانی به شب:
تهیونگ ویو: از سرکار برگشتم دیدم ا.ت نیست
تهیونگ:خدمتکارررر
خدمتکار:بله ارباب
تهیونگ:ا.ت کجاست؟؟
خدمتکار:آقا امروز صبح رفتن بیرون
تهیونگ:باش میتونی بری
از دستش عصبانی بودم باید ازم اجازه میگرفت بعد میرفت حالا بزار بیاد براش دارم
چند دقیقه بعد:دیدم صدای باز شدن در میاد
در رو باز کردم ا.ت بود
ا.ت:عه خونه ای
تهیونگ: ..........
ا.ت:تهیونگا
تهیونگ:مثل این که یکی از دستورات من سرپیچی کرده
ا.ت:تهیونگا من من میخواستم
تهیونگ:هیسسسس
ا.ت:خواهش میکنم منو دعوا نکن
خواهش میکنم تنبیهم نکنن (گریه)
تهیونگ ویو:رفتم رو مبل نشستم دیدم ا.ت داره گریه میکنه براید استایل بغلش کردم گذاشتمش رو پاهام اشکاشو با دستم پاک کردم
تهیونگ:پس چرا گوش ندادی؟هوم؟
ا.ت:من معذرت میخوام ددیی (گریه)
تهیونگ:باش پرنسس دیگه گریه نکن
ا.ت ویو:محکم پریدم بغل تهیونگ و بوسه ای رو لبش گذاشتم
ا.ت:دوست دارم بیبی تایگر
تهیونگ:منم همینطور بیبی گرل
وقتی بدون اجازش میری بیرون
ا.ت:صبح از خواب بلند شدم دیدم تهیونگ نیست رفتم بیرون دیدم داره میره سرکار
ا.ت:میری سرکار؟ تهیونگ :اره بیبی
تهیونگ: بایی
ا.ت: بایی
ا.ت ویو:
یه دوش ۲۰ مینی گرفتم اومدم بیرون موهامو خشک کردم به آرایش لایت کردم لباس پوشیدم رفتم صبحونه خوردم و از خونه زدم بیرون و به سمت کافه حرکت کردم(با دوستاش قرار داشته اما تهیونگ نمیدونه)
ا.ت:خبب رسیدیممم عه اپن مینا نیستت
مینا:سلام ا.ت عزیزم
ا.ت:سلام مینجیاااا
مینا:بیا بریم تو بقیه بچه ها هم اومدن
ا.ت:اوکی
پرشزمانی به شب:
تهیونگ ویو: از سرکار برگشتم دیدم ا.ت نیست
تهیونگ:خدمتکارررر
خدمتکار:بله ارباب
تهیونگ:ا.ت کجاست؟؟
خدمتکار:آقا امروز صبح رفتن بیرون
تهیونگ:باش میتونی بری
از دستش عصبانی بودم باید ازم اجازه میگرفت بعد میرفت حالا بزار بیاد براش دارم
چند دقیقه بعد:دیدم صدای باز شدن در میاد
در رو باز کردم ا.ت بود
ا.ت:عه خونه ای
تهیونگ: ..........
ا.ت:تهیونگا
تهیونگ:مثل این که یکی از دستورات من سرپیچی کرده
ا.ت:تهیونگا من من میخواستم
تهیونگ:هیسسسس
ا.ت:خواهش میکنم منو دعوا نکن
خواهش میکنم تنبیهم نکنن (گریه)
تهیونگ ویو:رفتم رو مبل نشستم دیدم ا.ت داره گریه میکنه براید استایل بغلش کردم گذاشتمش رو پاهام اشکاشو با دستم پاک کردم
تهیونگ:پس چرا گوش ندادی؟هوم؟
ا.ت:من معذرت میخوام ددیی (گریه)
تهیونگ:باش پرنسس دیگه گریه نکن
ا.ت ویو:محکم پریدم بغل تهیونگ و بوسه ای رو لبش گذاشتم
ا.ت:دوست دارم بیبی تایگر
تهیونگ:منم همینطور بیبی گرل
۶.۲k
۱۳ مرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.