وقتی برای بودنت جان می سپارم
وقتی برای بودنت جان می سپارم
بی تو اگر باشد دلم چیزی ندارم
لبریزم امشب از تمام بی کسی ها
مثل غزلهای دلم بی اعتبارم
در انتظار دیدنت هر لحظه بی تو
مرگ تمام لحظه ها را می شمارم
هر چنددر ناباوریها ماندگارم
اما بگو در خلوتت پا می گذارم
برگرد تا شوق نگاهم را ببینی
باور کنی من تا ابد در انتظارم
بگذار تا رنج نگاهم را بگویم
رنجی که از دوری تو در سینه دارم
تنها امید بودنم ای هستی من
با من بمان مفهوم آرام و قرارم
این بوده حرف آخرم مثل همیشه
من آرزو دارم که تو باشی کنارم
یک لحظه بنشین و ببین جان دادنم را
وقتی تو را پای جانم دوست دارم
بی تو اگر باشد دلم چیزی ندارم
لبریزم امشب از تمام بی کسی ها
مثل غزلهای دلم بی اعتبارم
در انتظار دیدنت هر لحظه بی تو
مرگ تمام لحظه ها را می شمارم
هر چنددر ناباوریها ماندگارم
اما بگو در خلوتت پا می گذارم
برگرد تا شوق نگاهم را ببینی
باور کنی من تا ابد در انتظارم
بگذار تا رنج نگاهم را بگویم
رنجی که از دوری تو در سینه دارم
تنها امید بودنم ای هستی من
با من بمان مفهوم آرام و قرارم
این بوده حرف آخرم مثل همیشه
من آرزو دارم که تو باشی کنارم
یک لحظه بنشین و ببین جان دادنم را
وقتی تو را پای جانم دوست دارم
۳.۷k
۳۰ اردیبهشت ۱۳۹۵
دیدگاه ها (۷)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.