ناز کردی با دلم گفتی غزل گویت شوم

ناز کردی با دلم گفتی غزل گویت شوم
ساز ناکوکی نزن باید که پی جویت شوم

عطر گیسوی تو از فرسنگها در من رهاست
روسری واکرده ای تا محو گیسویت شوم؟

لحظه لحظه با تو بودن آرزوی هر شبم
رخصتی ای مهربان در گیر آهویت شوم

همچو پروانه شبی پرواز کن تا خانه ام
بازکن آغوش چندی غرق بازویت شوم

زیبایم،در لحظه هایم نور می پاشی که من
مات و مبهوت تو و آن چشم جادویت شوم

چشم تو صدها غزل دارد فقط چشمک بزن
\"عندلیب\"است و غزل قربان ابرویت شوم

🌷 🌷 🌷 🌷
دیدگاه ها (۱)

یار من باش که نادیده خریدار توام این همه ناز نکن تشنه دیدار ...

🌸 🌸 🌸 🌸 🌸 🌸 🌸 🌸 🌸 🌸 ﻧﯽ ﻣﯿﺰﻧﯽ ﺩﻑ ﻣﯿﺰﻧﯽ ﺁﺗﺶ ﺑﻪ ﺩﻧﯿﺎ ﻣﯿﺰﻧﯽﺟﺎﻧﺎ ...

:تو که رفتی نفســـم بی تو غریبانه گرفتدلِ زارم قفسی شد که به...

:عاشقی با تو قشنگ است بیا دل بدهیم فکر کن ! قافیه تنگ است بی...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط