/زنگ زدم به ا.ت و گفتم
/زنگ زدم به ا.ت و گفتم
+ رفتم دفتر رئیس انگار کارم داره
ام رئیس میتونم بیام تو
_بیا (سرد )
+چشم
_ خب ببین تو ...
+صدای زنگ گوشی اممم ببخشید یه لحظه
_خیلی خب
+ بله لونا
/ا.ت به خدا هرگاری کردم نتونستم فیلیکس رو نگهر دارم داره نیزه انتقام بگیره 😭
+چیییییی ( داد ) خیلی خب اروم باش یعنی الان میام
_صدای گوشی ا.ت زیاد بود میفهمیدم که چی میگفت فیلیکس ، فیلیکس کیه ؟ اصلا به من چه
یه دفعه ا.ت داد زد
+دیگه اشکم دراومده بود اگه بلایی سر فیلیکس بیاد چیکار کنم
قربان میشه فقط یه امروز رو بهم مرخصی بدید خواهش میکنم
_نکنه اینابارم میخوای بری هرزه بازی
+چ.چی
_چیه تعجب کردی میدونم دیروز با چهار تا پسر اونم جلو چشم همه داشتم به فاکت میدادن
+چی میگین الان میشه بعدادتوضیح بدم الان باید برم
÷کارم با اون مرتیکه تموم شد کشتمش رفتم به ا.ت این خبر رو بدم
@یه پسر با سر وضع خونی اومد خیلی خوشتیپ بود و البته جذاب گفت ا.ت کجاست خیلی عصبانی شدم گفتم تو دفتر تهیونگه
÷رفتم و محکم در دفتر و باز کردم
+ یهددفعه در باز شد فیلیکس چیکار کردی هااا
خوبی
÷هی ا.ت ارم باش من خوبم اونو کشتم
+چ.چی تازه سرو وضعشو دیدم خ.خون من فوبیا خون دارم یدفعه سرم گیج رفت رو دیگه چیزی نفهمیدم
÷ا.ت چی شد ا.ت ا.تتتت تازه فهمیدم خونی بودم ای داد خدا لعنتت کنه فیلیکس
_یدفعه در باز شد یه پسر با سرو وضع خونی اینجا اومد گفت اونو کشتم کیو ؟ یدفعه ا.تتت بیهوش شد
[پارت چهارم ]
لونا 👆👆
+ رفتم دفتر رئیس انگار کارم داره
ام رئیس میتونم بیام تو
_بیا (سرد )
+چشم
_ خب ببین تو ...
+صدای زنگ گوشی اممم ببخشید یه لحظه
_خیلی خب
+ بله لونا
/ا.ت به خدا هرگاری کردم نتونستم فیلیکس رو نگهر دارم داره نیزه انتقام بگیره 😭
+چیییییی ( داد ) خیلی خب اروم باش یعنی الان میام
_صدای گوشی ا.ت زیاد بود میفهمیدم که چی میگفت فیلیکس ، فیلیکس کیه ؟ اصلا به من چه
یه دفعه ا.ت داد زد
+دیگه اشکم دراومده بود اگه بلایی سر فیلیکس بیاد چیکار کنم
قربان میشه فقط یه امروز رو بهم مرخصی بدید خواهش میکنم
_نکنه اینابارم میخوای بری هرزه بازی
+چ.چی
_چیه تعجب کردی میدونم دیروز با چهار تا پسر اونم جلو چشم همه داشتم به فاکت میدادن
+چی میگین الان میشه بعدادتوضیح بدم الان باید برم
÷کارم با اون مرتیکه تموم شد کشتمش رفتم به ا.ت این خبر رو بدم
@یه پسر با سر وضع خونی اومد خیلی خوشتیپ بود و البته جذاب گفت ا.ت کجاست خیلی عصبانی شدم گفتم تو دفتر تهیونگه
÷رفتم و محکم در دفتر و باز کردم
+ یهددفعه در باز شد فیلیکس چیکار کردی هااا
خوبی
÷هی ا.ت ارم باش من خوبم اونو کشتم
+چ.چی تازه سرو وضعشو دیدم خ.خون من فوبیا خون دارم یدفعه سرم گیج رفت رو دیگه چیزی نفهمیدم
÷ا.ت چی شد ا.ت ا.تتتت تازه فهمیدم خونی بودم ای داد خدا لعنتت کنه فیلیکس
_یدفعه در باز شد یه پسر با سرو وضع خونی اینجا اومد گفت اونو کشتم کیو ؟ یدفعه ا.تتت بیهوش شد
[پارت چهارم ]
لونا 👆👆
۲۱.۱k
۲۶ آبان ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۸)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.