هی داری چیکار میکنی مگه اینجا طویله س که اینجوری میای خان
_هی داری چیکار میکنی مگه اینجا طویله س که اینجوری میای خانم کیم شما هم لطفا این نقش بازی کردن رو تموم کنین
÷ب.بخشید میشه ا.ت و رو مبل دراز کنم
_لطفا تو خونه به فاکش بدید نه اینجا
÷ چی میگی تو من برادر ا.تم ا.ت رو رو مبل گذاشتم ا.ت بیدار شو اجی کوچولو ا.ت تو رو خدا 😭
_ وقتی .گفت برادرشه احساس بدی پیدا کردم
÷لطفا میشه یه دست لباس بهم بدید ا.ت فوبیای خون داره الان به خاطه همین بیهوش شده لطفا
_خیلی خب بیا بگیر
÷ممنون
( رفت یه جا عوض کرد )
+چشامو کم کم باز کردم دیدیم فیلیکس با نگرانی دارهداسممرو صدا میزنه و جشاش بستس و داره گریه میکنه
داداش من خوبمچرا گریه میکنی
÷ یه دیدیم ا.ت داره حرف میزنه بهوش اومدی خوبی
+اره خوبم اروم باش
چرا به حرفم گوش ندادی و بابا رو کشتی
÷ا.ت خواهر من ، من تا اتقام مامانو از اون مرتیکه نمیگرفتم اروم نمی گرفتم
+خیلی خب ولش کن
_ چی پسره باباشو کشته مگه اونا هم مفایا هستن
_هه فکر کنم جاسوس ما بودی خانم کیم
+چ.چی چی میگین
_مگه داداشت نکشتش اون میشه مافیا دیگه حتما تو هم مافیایی
+ فیلیکس تو چجوری بابا رو کشتی ما ، مافیا نیستم
÷ همه ی داستان رو گفتم
+اها
_ خیلی تعجب کردم چرا انقدر زود قضاوت کردم
+راستی اقای کیم اون پسر ها هم مست بودنن داشتن بهم تجاوز میکنن که فیلیکس نجاتم داد داداشم
_به من چه چرا داری له من توضیح میدی
+چون شما فکر میکنین من هرزهم
_ هنوزم فکر میکنم
÷هی چی میگی چرا فکر میکنی ا.ت هرزه ست هاااا ( داد )
_صداتو بیار پایین
_شما هم برین خونه فردا بیاین شرکت
+چشم بیا بریم ول کن فیلیکس
÷باشه ( حرص )
[ پارت پنجم ]
ا.ت 👆👆
÷ب.بخشید میشه ا.ت و رو مبل دراز کنم
_لطفا تو خونه به فاکش بدید نه اینجا
÷ چی میگی تو من برادر ا.تم ا.ت رو رو مبل گذاشتم ا.ت بیدار شو اجی کوچولو ا.ت تو رو خدا 😭
_ وقتی .گفت برادرشه احساس بدی پیدا کردم
÷لطفا میشه یه دست لباس بهم بدید ا.ت فوبیای خون داره الان به خاطه همین بیهوش شده لطفا
_خیلی خب بیا بگیر
÷ممنون
( رفت یه جا عوض کرد )
+چشامو کم کم باز کردم دیدیم فیلیکس با نگرانی دارهداسممرو صدا میزنه و جشاش بستس و داره گریه میکنه
داداش من خوبمچرا گریه میکنی
÷ یه دیدیم ا.ت داره حرف میزنه بهوش اومدی خوبی
+اره خوبم اروم باش
چرا به حرفم گوش ندادی و بابا رو کشتی
÷ا.ت خواهر من ، من تا اتقام مامانو از اون مرتیکه نمیگرفتم اروم نمی گرفتم
+خیلی خب ولش کن
_ چی پسره باباشو کشته مگه اونا هم مفایا هستن
_هه فکر کنم جاسوس ما بودی خانم کیم
+چ.چی چی میگین
_مگه داداشت نکشتش اون میشه مافیا دیگه حتما تو هم مافیایی
+ فیلیکس تو چجوری بابا رو کشتی ما ، مافیا نیستم
÷ همه ی داستان رو گفتم
+اها
_ خیلی تعجب کردم چرا انقدر زود قضاوت کردم
+راستی اقای کیم اون پسر ها هم مست بودنن داشتن بهم تجاوز میکنن که فیلیکس نجاتم داد داداشم
_به من چه چرا داری له من توضیح میدی
+چون شما فکر میکنین من هرزهم
_ هنوزم فکر میکنم
÷هی چی میگی چرا فکر میکنی ا.ت هرزه ست هاااا ( داد )
_صداتو بیار پایین
_شما هم برین خونه فردا بیاین شرکت
+چشم بیا بریم ول کن فیلیکس
÷باشه ( حرص )
[ پارت پنجم ]
ا.ت 👆👆
۳۲.۷k
۲۶ آبان ۱۴۰۱
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.