آن یار که عهد دوستداران بشکست

آن یار که عهد دوستداران بشکست
می رفت و منش گرفته دامان در دست

می گفت که بعد از این به خوابم بینی
پنداشت که بعد از او مرا خوابی هست..!

سعدی
دیدگاه ها (۱)

یادش بخیر

.با تو نه برایِ من غروری ماندنه حواسینه دلی با تو هرچقدر هم ...

• .نگرانم نباشمشت مشت قرص هایم را سر ساعت می خورمزخم هایم را...

هر چه بیشتر احساس تنهایی کنیاحتمال شروع یک رابطه ی احمقانه ب...

شب ها خوابم نمی برهپیش کسی هم بارمسهمان دلبر فقط یار من💔فقط ...

سـبد آرزوهــــایم را برای امـــروزتــانبا شــــــادی حــس خـ...

‌ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‌ ‌‌ ‌  ‌ꩌּᨘᜒฺׅ۪💌 ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط