من او را رها کردم

من او را رها کردم

تا او خود را در یابد

و چقدر سخت است عزیزترینت را رها کنی

اما من انقدر او را دوست دارم

که او را رها میخواهم برای همیشه

رها از تمامی بندهاوزنجیرها

هر چند او هیچگاه در بند من گرفتار نبود

چرا که من خود اینگونه خواستم

و هیچگاه بخاطر همیشه بودن با او برای او بندی نساختم

اما او .......

در بند خود گرفتار بود ....

ای کاش از خود رها شود

همانگونه که من با او از بند خود رها شدم
دیدگاه ها (۱)

شبی غمگین شبی بارانی و سرد مرا در غربت فردا رها کرد دلم در ح...

نقــّـــــــــاشِ خــــوبی نــــبودم...اماایـــــــــــــن ر...

من در مهربانی بی دریغ جانم در عجبمتو در انتظار چیزی نیستیمگر...

پولکهایش را پاک می کنم امشب شام ماهی داریم و یونسمن برای تو ...

‌‌ ‌ عشقم...💓نمیدونم می‌دونی یا نه دیدن هر لحظه💗تو برام مثل ...

عشق تلخ شیرین

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط