P9
P9
ک برامون مشروب آوردن
+ممنون
_من نمیخورم
+دوست نداری؟
_دارم ولی الان نمیخوام بخورم چون میترسم بلایی سر خودم بیارم تو مستی اون دختره عوضی اینجاست.
+اوکی فقط اشکالی نداره من بخورم
_بخور من مراقبت هستم
+تنک (ذوق)
کلی خوردم و تهیونگ فقط نگام میکرد
کلا مست شده بودم و با حالت مستی گفتم
+تهیونگ میشه بریم
_بریم ا ت
داشت میرفن ک ا. ت افتاد زمین
+اخخخخ
_چتههه
+پـ..ام
_تو مست میکنین اونوقت این کفش هارم میپوشی خداااا
+(گریه)
_چرا عر میزنی
+درد میکنه
_لوس
بعد برآید بغل کردش همونطور ک ب سمت ماشین میرفت ا. ت گریه میکرد و سرشو ب سینه ته چسبونده بود جوری ک سینش یکم خیس شد
همونطور سر راه ی کرده اومد
مرده:ارباب... ماشینتون پنچر کردن
_هاا
مرد:ی ماشین دیگ داره میاد
_اوکی
رفتن سوار ماشین شدن و بعد رسیدن عمارت ته ا. ت رو روی تخت اتاق ا. ت گذاشت خواست بره ک ا. ت همونطور که چشم هاش بسته بود دستشو گرفت و گفت
+میشه امشب و اینجا بمونی
_میدونی من کیم؟
+تهیونگ
_اوکی
بعد رفت رو تخت دراز کشید و بعدش صورتشو اونور کرد
و قلبش رو گرفت
_یهو چی شد؟
بعد چشم هاش رو بست فردا صبح
+یا خداااا
_آه چته
+شما اینجا چکار میکنی
_هع کی گفت میشه امشب اینجا بمونی
+وای خدا دیشب مست بودم!
_خسته نباشید تازه فهمیدی
+سلامت باشی بله تازه فهمیدیم
از رو تخت بلند شد
_مسخره میکنی
+نچ
_هوفف لباستو عوض کن بعد بیا اتاق من
~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~
خمارییـ
#فیک
#سناریو
#بلک_پینگ
#بی_تی_اس
ک برامون مشروب آوردن
+ممنون
_من نمیخورم
+دوست نداری؟
_دارم ولی الان نمیخوام بخورم چون میترسم بلایی سر خودم بیارم تو مستی اون دختره عوضی اینجاست.
+اوکی فقط اشکالی نداره من بخورم
_بخور من مراقبت هستم
+تنک (ذوق)
کلی خوردم و تهیونگ فقط نگام میکرد
کلا مست شده بودم و با حالت مستی گفتم
+تهیونگ میشه بریم
_بریم ا ت
داشت میرفن ک ا. ت افتاد زمین
+اخخخخ
_چتههه
+پـ..ام
_تو مست میکنین اونوقت این کفش هارم میپوشی خداااا
+(گریه)
_چرا عر میزنی
+درد میکنه
_لوس
بعد برآید بغل کردش همونطور ک ب سمت ماشین میرفت ا. ت گریه میکرد و سرشو ب سینه ته چسبونده بود جوری ک سینش یکم خیس شد
همونطور سر راه ی کرده اومد
مرده:ارباب... ماشینتون پنچر کردن
_هاا
مرد:ی ماشین دیگ داره میاد
_اوکی
رفتن سوار ماشین شدن و بعد رسیدن عمارت ته ا. ت رو روی تخت اتاق ا. ت گذاشت خواست بره ک ا. ت همونطور که چشم هاش بسته بود دستشو گرفت و گفت
+میشه امشب و اینجا بمونی
_میدونی من کیم؟
+تهیونگ
_اوکی
بعد رفت رو تخت دراز کشید و بعدش صورتشو اونور کرد
و قلبش رو گرفت
_یهو چی شد؟
بعد چشم هاش رو بست فردا صبح
+یا خداااا
_آه چته
+شما اینجا چکار میکنی
_هع کی گفت میشه امشب اینجا بمونی
+وای خدا دیشب مست بودم!
_خسته نباشید تازه فهمیدی
+سلامت باشی بله تازه فهمیدیم
از رو تخت بلند شد
_مسخره میکنی
+نچ
_هوفف لباستو عوض کن بعد بیا اتاق من
~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~
خمارییـ
#فیک
#سناریو
#بلک_پینگ
#بی_تی_اس
۱۵.۱k
۲۴ اردیبهشت ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۸)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.