تنها یک چیز را میدانم
تنها یک چیز را میدانم :
نه تنها او را دوست داشتم،
بلکه تمام ذرات تنم،
ذرات تن او را مى خواست …
و آرزو میکردم که با او در جزیره ى
گمشده ای باشم که آدمیزاد در آنجا وجود نداشته باشد ...
ی چیزِ دیگه ای تو ...
پ.ن: سیزده ات بِدَر عزیزم 💞
۱۴۰۰/۰۱/۱۳
#خاص
نه تنها او را دوست داشتم،
بلکه تمام ذرات تنم،
ذرات تن او را مى خواست …
و آرزو میکردم که با او در جزیره ى
گمشده ای باشم که آدمیزاد در آنجا وجود نداشته باشد ...
ی چیزِ دیگه ای تو ...
پ.ن: سیزده ات بِدَر عزیزم 💞
۱۴۰۰/۰۱/۱۳
#خاص
- ۲.۳k
- ۱۳ فروردین ۱۴۰۰
دیدگاه ها (۱)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط