در سینه ات جا کن مرا

در سینه ات جا کن مرا ...
دلداده معنا کن مرا
دیدی که لایق نیستم آنگاه ...
حاشا کن مرا
بگذار مهمانت شوم جان داده
قربانت شوم
از عشق تو مست آمدم ، با بوسه
شیدا کن مرا
اندر غمت آواره ام ، آواره ای بیچاره ام
گم گشته ام در کوی تو ...!
ای یار پیدا کن مرا
دل در پی ات در تاب و تب ..!
نام تو را آرم به لب
شب تا سحر ، چشمم به در
درگیر رویا کن مرا ..!
روح و روانم گشته ای ، آرام جانم گشته ای
یا دست در دستم بده یا
غرق دریا کن مرا
افتاده در جان ولوله ، چیزی نماند از حوصله
در حسرتم ...
دیگر تو کم ، امروز و فردا کن مرا ..!
جانم رسیده بر لبم ، شب زنده دار هر شبم
بفرست پیکی از اجل ...
فارغ ز دنیا کن مرا
این شد نوای آخرم ، عشقت تنیده
در سرم
گر یار جانی نیستم ...!
در شهر
رسوا کن مرا ..!
دیدگاه ها (۴)

ما را به در خانه رسانید که مستیمسرشار غم و مست می جام الستیم...

شعر های من اندک سویی هستند برای به دست آوردن آرامش،برای از ت...

عاشقانه های شبنم درکنارزندگیم

بانگاهت خواستم تامن به قربانت شومتحتِ فرمانِ دلت سربازِ چشما...

شبی در موج زلفانت مرا هم رنگ دریا کنگل پژمرده ی دل را به لبخ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط