ناگفته هایی از زندگی آیت الله خوشوقت
ناگفته هایی از زندگی آیت الله خوشوقت
رحیم مخدومی، نویسنده دفاع مقدس و انقلابی کشورمان یادداشتی را در رابطه با مرحوم «آیتالله خوشوقت» با عنوان «محسنیه خوشبخت» نوشته است که به شرح ذیل است:
«محسنیه خوشبخت»
* آن که دست ورامین را در دست خوشبختی گذاشت
آیتالله معصومی طبیب دوّاری است که واسطه وصل ورامین به حضرت آیتالله خوشوقت شده. خود، دست پرورده اوست که این چنین خوش میدرخشد. آدمی پا به سن گذاشته، اما دائم السفر و اهل تحمّل سختیهای ارشاد و هدایت و اتصال زمینیان به آسمان.
بی چشمداشت از این شهر به آن شهر، به آن روستا، خانه، محله و مدرسه می رود تا طبابت دل کند! چه تحفهای میتواند چشم مردی را پر کند که سیدمهدی نوجوانش را با افتخار فدایی دفاع از نظام ولایی کرد، جز پرورش نسلی ولایی؟.
یکبار آمده بود ورامین. نمیدانم در این نسل ۱۵ خرداد چه دید که هدیه گرانبهایی به عطش زدگان معرفت این شهرستان ارزانی کرد. تشنگانی که از آبا و اجداد خود یاد گرفته بودند سرباز خوبی برای حریم ولایت باشند، چه هدیهای شایسته نهال جوانمردیشان بود، بهتر از خورشید!.
حاج آقا معصومی خورشید بزرگی در آسمان کوچک شهرستان ورامین نهاد، به نام «خوشبخت»، مردی درشت قامت، متواضع، خوش رو و شوخ طبع، کم حرف و پر حوصله، با محاسنی که کاملاً سفید نبود و کمتر از سن واقعی اش نشان میداد.
خوشوقت برای ما خوشبخت بود! تا چند سال بعد که او هر هفته جمعه ها به شهرستان ما میآمد و ما را غرق نور میکرد، او را خوشبخت میشناختیم. نمیدانستیم این سیره اوست و نامش خوشوقت است. تا اینکه کاندیداتوری مجلس خبرگان نام واقعیاش را آشکار کرد. نامی که خرسندمان نکرد چرا که خودش را خوشبخت یافته بودیم و دوست نداشتیم اسمش جز این باشد.
ادامه دارد...
-------------------------
ازavini.com
رحیم مخدومی، نویسنده دفاع مقدس و انقلابی کشورمان یادداشتی را در رابطه با مرحوم «آیتالله خوشوقت» با عنوان «محسنیه خوشبخت» نوشته است که به شرح ذیل است:
«محسنیه خوشبخت»
* آن که دست ورامین را در دست خوشبختی گذاشت
آیتالله معصومی طبیب دوّاری است که واسطه وصل ورامین به حضرت آیتالله خوشوقت شده. خود، دست پرورده اوست که این چنین خوش میدرخشد. آدمی پا به سن گذاشته، اما دائم السفر و اهل تحمّل سختیهای ارشاد و هدایت و اتصال زمینیان به آسمان.
بی چشمداشت از این شهر به آن شهر، به آن روستا، خانه، محله و مدرسه می رود تا طبابت دل کند! چه تحفهای میتواند چشم مردی را پر کند که سیدمهدی نوجوانش را با افتخار فدایی دفاع از نظام ولایی کرد، جز پرورش نسلی ولایی؟.
یکبار آمده بود ورامین. نمیدانم در این نسل ۱۵ خرداد چه دید که هدیه گرانبهایی به عطش زدگان معرفت این شهرستان ارزانی کرد. تشنگانی که از آبا و اجداد خود یاد گرفته بودند سرباز خوبی برای حریم ولایت باشند، چه هدیهای شایسته نهال جوانمردیشان بود، بهتر از خورشید!.
حاج آقا معصومی خورشید بزرگی در آسمان کوچک شهرستان ورامین نهاد، به نام «خوشبخت»، مردی درشت قامت، متواضع، خوش رو و شوخ طبع، کم حرف و پر حوصله، با محاسنی که کاملاً سفید نبود و کمتر از سن واقعی اش نشان میداد.
خوشوقت برای ما خوشبخت بود! تا چند سال بعد که او هر هفته جمعه ها به شهرستان ما میآمد و ما را غرق نور میکرد، او را خوشبخت میشناختیم. نمیدانستیم این سیره اوست و نامش خوشوقت است. تا اینکه کاندیداتوری مجلس خبرگان نام واقعیاش را آشکار کرد. نامی که خرسندمان نکرد چرا که خودش را خوشبخت یافته بودیم و دوست نداشتیم اسمش جز این باشد.
ادامه دارد...
-------------------------
ازavini.com
۸۳۹
۰۶ آذر ۱۳۹۵
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.